خواهر منم طفلی شوهرش هر بار خواست ببردش بیرون
با گرون کج می اومد اجازه می گرفت😂😂
بابامم می گفت
نه 😂😂
اومد در مورد ناریخ عروسی صحبت کنه
بابام گفت بزرگتراتو بیار
اونوقت منو شوهرم سرخوش دوتایی رفتیم تالار گرفتیم بعد خبر دادیم😂😂😂
خیلی کار خوبی می کنی
رفت و امد تو بیرون البته
من این کارو نکردم
اگه بچه ی پنجم داشتیم اون این مرحله رو قفلشو باز می کرد😂😂😂😂