واسه اسباب کشی یه هفته رفتم خونشون وایییییییییی دلم پر بود از خرف مادر شوشو چون گفته بود بچت رو نگه میدارم منم صبا میرفتم سر کار دریغ از یه تلفن دیونه میشدم هاااااااااااااااادولی زنگ نمیزدم وقتی میرفتم مادر شوشو مثل این .... کتک خورده ها بود گفت چرا زود نمیای چرا تلفن نمیزنی گفتم شما گفتید بعد از جدایی بچم رو نگه میداری منم گفتم عرضه اش رو دارید چمیدونستم ؟ بعد تو صحبتا گفتم من خودم رو هلاک بچه نمی کنم اگه هر چی بشه بچه پیش شوشو بچه بابا میخواد به من چه بچه واسه من از شکمه واسه شما از پشته دیگه خفه شدن دیدن حساس نیستم جدیدا یک دقیقه هم بدون من نگه نمیدارن