والا ما تو اب خوردنمونم باید دخالت کنن
شوهرمم میبینه اینجورین میگه نگو بهت پول میدم یا فلان مانتو رو انقد گرون خریدی اگه پرسیدن نصف قیمتشو بگو
بعد دعوایی که الکی به راه انداختن دیگه خونشون نمیرم اما پسرو شوهرمو میفرستم برن خیلی ارامشم بیشتر شده ،از جمعشون بدم میاد پر از دروغ و دورویه ی جلوت باهات خوبن پشت سرت زیرابتو میزنن
انقدم روشون باز شده بهم که هر چی داشون میخاد تو جرو بحثا بهم میگن من حرمت سنشو نو نگه میدارم وگرنه همه میدونن که من نه تنها کم رو و بی زبون نیستم بلکه با یه کلمه میتونم جواب همه حرفاشونو بدم