وقتی نوجون بودم مادرم فوت کرد چندتابچه قدونیم قدبودیم با بابام بعدازچندسال همه مون ازدواج کردیم فقط یه خواهرم که دیابت داشت با بابام زندگی میکرد اون طفلکم الان دوماه فوت کرده بابام تنها شده هرکدوممون یه روز میریم بهش سرمیزنیم ولی خودش ازتنهاییش کله میکنه نمیدونم چیکارمیکنیم