اسی من کسی هستم که کاملا درکت میکنم
مادرم دلش میخواد خودمو فدای برادرامو زناشون کنم
وبی موقع گرفتاری من نه خودش کمکم میاد نه میزاره برادرام بیان میگه اونا گرفتارن اونا رو ول کن
فکرشو بکن من خودم سر زایمان بیمارستان هیچ کس پیشم نبود بدون همراه حتا مادرم خودش یه دقیقه خدا شاهده میومد میرفت
نمیموند شاید یه کاری کنه برااام
بعد زن داداسم میخواست بزاد بهم میگفت باید همراش بری وظیعه عمس😐
تکنیک من در برابر اینا اینه که فقط میگم باشه بعدم هر چی تماس بگیرن جواب نمیدم
خوبیشون اینه که خودشون میدونن چرا بعدش دیگه ازم نمیپرسن