عزیزم شوهر من ۴ تا برادر داره چرا خیلی فرق میذارن مادر شوهرم دو تا بچه های جاریمو بزرگ کرده چقدر براشون مایه میذاره تولداشون شرکت می کنه زنگ می زنه دعوتش می کنه...برای عقد خواهرشوهرم تمام جاریهاموخواستن ولی منو نخواستن اومدم اینجا درد دل کردمریسدیا تو همین سایت دلمو شکوندن گفتن ببین تو چه عروسی هستی که نخواستنت...ولی خدا از کارهای بنده هاش خبر داره من همه چیزو به خدا واگذار کردم
منظور خلوت کردن با خودت و شناخت فلسفه ی وجودی خودت (خودشناسی)هست، حتی یک کوچولو میتونه معجزه کنه و انسان حس نیاز و وابستگی به دیگری رو کلا از دست میده و حس بی نیازی جایگزین میشه.
اینطوری اگر روابط با خانواده همسرتون هم بود ، خوشحال میشدین اما نه به این معنا که شادیتون وابسته به اونها باشه ، یعنی اگر بود خوشحال میشین ، نبود هم مشکلی نبود و میپذیرین ، چون از درون بی نیاز هستین.
همسر منم همینو میگه به پدر مادرش میگه همتونو واگذار کردم به خدا بعدشم میگه حق ندارین تو روزای سخت به من زنگ بزنین زنگ میزنین به پسر ارشدتون که همه چی تون واس اون خداروشکر من فعلا تک عروسم اون‌یکی عروسه بیاد ببین چقد حرس میخورم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
