2737
2739

یه بار رفته بودیم سفر بعد میون راه کنار یه مسجد که کنارش دستشویی بود وایسادیم بعد من و مامانم رفتیم دستشویی

کسی تو دستشویی نبود، تو مسجد هم کسی نبود!!

بعد من در حین دستشویی کردن یه چیز خنده دار و زشتی گفتم و با مامانم هرهر خندیدیم

که یدفه متوجه شدم صدای زنی اومد 

این و گفته بودم(خون) البته به جای خ، ک بزارید

از دستشویی اومدم که بیرون زنه من و دید بعد زدیم زیر خنده

.‌‌‌‌عالم همه در محضر خداوند است
بعد اقا من ليقدبه خالم فش دادم ك مينداختي ميرفت نشون دادنت جي بود كفت بابا بخدا مال من  فرق دار ...

چقدر داغون نوشتی

فقط 28 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
دلیل حال بدمافقط خودمان هستیم💔مقصر اصلی این روز ها ی دلگیر،شب های دلتنگی اعصاب داغون،بی اعتمادی هاباورکنید فقط خودمان مقصریم💔همه مایک روز یک ساعت،یک لحظه گول احساساتمان راخورده ایم و آدمی اشتباه را وارده زندگیمان کرده ایم!آدمی که اگر پای عشق و علاقه ای در میان نبود حتی لیاقت یک سلام و احوالپرسی ساده را با ما نداشت...چه برسد به این همه احساسات از من به شما نصیحت💔در هر کجای رابطه اتان که هستید، اگر آدمتان اشتباست،اگر هرشب پیش بینی دعوای فردایتان را میکنید اگر برای گناه نکرده اتان تاوان پس میدهید اگر حتی لحظه ای,خیال رفتنش به سرتان میزندحذفش کنید

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یه بار کلاس هفتم بودم تازه زبان انگلیسی چیزای جالبش رو یاد گرفته بودم داشتم با غرور برای زندایی و داییم می گفتم که یهو یه بادی ازم خارج شد ولی به روی خودم نیاوردم چی شده🤣😅

قشنگ رنگم عوض شد ولی 

دیگه جو نگرفتم 

.‌‌‌‌عالم همه در محضر خداوند است
2731
من سه ماه اول ازدواجم تو یکی از اتاقهای مادر شوهرم زندگی میکردیم. یه روز در حین رابطه من که مطمئن بو ...

😂😂😂وای خیر ببینی انقد خندیدم دل و رودم داره میاد تو حلقم

خسته ام مثل مرد هزار چهره که میگفت:نمــی دونــم چــرا تــو زنــدگــیم هِـــی نمــیــشه”💔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687