یا قرآن
براش صدقه بدید
خدا ارحم الراحمینه چند وقته پیش مامانم خیلی حالش خراب بود رفتم تمام زندگیشو ریختم بیرون وبراش تمیز کردم در حد مرگ خسته شده بودم دستام تاول زده بود بچم یکسالشه مامانم چون حالش بده یه تخت کنار پذیرایی داره که پایه هاش خییییلی بلنده بچم رو روی تخت خوابونده بودم تو اتاق بودیم که دیدم یه صدای بدی اومد پریدم تو پذیرایی دیدم بچم بیدارشده واز مغز اوفتاد رو زمین یعنی مردم جلو چشام تار شده بود گفتم بچم مرد، ولی دیدم پاشد نشست و انگار نه انگار بردمش دکتر گفت چیزیش نیست به دلم افتاد چون اون کارا رو واسه مامانم کردم به خیر گذشت