اسی الان رفتم تاپیک قبلتو خوندم، ببخش اگه شوخی کردیم باهات ، من فک کردم بخاطر طرز صحبت برادرشوهرت تاپیک زدی،
لازم نیست به پدرت چیزی بگی...
اون بچه هم هدیه خداهست عزیزم، نگرانش نباش، با بچه هم میشه زندگی عاشقانه ای داشت...
یه دعوای ساده بوده ، خیلی بزرگش نکن
شوهرتم شاید خسته بوده یا ترس از محاکمه پدرت یا هرچیز دیگه که نتونسته بیاد خونه مادرت