من یکماه قیبل از ترکیدن کیستم یه سقط داشتم
بعد نمیدونستم کیست دارم. یروز صبح که بیدار شدم با همسرم رایطه داشتیم، وسطاش حس کردم درد دارم. خلاصه تموم شد و رفتم دستشویی خودمو بشورم دیدم از درد نمیتونم بلند شم. اومدم تو پذیرایی مدل سجده بودم. با بدبختی لباس پوشیدم رفتم بیمارستان. هم زمان ک زیر دلم درد شدید داشت کتف و کولمم درد میکرد. مثل زمانیکه قولنج میکنی. خلاصه دکتر گفت سرماخوردی. درد زیر شکمتم بخاطر سقطه. نگران نباش. منم از ترس رفتم خونه مامانم. دردم هر لحظه بدتر میشد. بعد هی از درد غش کردم. خلاصه 7 شب ک دوباره غش کردم بردنم بیمارستان پیامبران. فرستادنم بخش زنان. اونجا زنان فقط معاینه کرد. گفت هیچی نیست. ببریدش. دیگه حال من جوری بود ک نفس نمیتونستم بکشم. نمیتونستم حتی حرکت کنم. دوباره غش کردم. منو خوابوندن. مسکنای خفن میزدن. دردم کم نمیشد. دیگه دنبال یه چاقو بودم خودمو بکشم. دیگه طاغت نداشتم. خلاصه جراح عمومی اومد بالا سرم. گفت این بارداره. همسرم گفت نه. گفت چرا شکمش انقدر بزرگه. تازه دیدیم شکمم اندازه 6 ماهه ها شده. سریع فرستادنم سونو دیدن تو شکمم پره خونه.
منم ک از درد دیگه نفس نداشتم.
خاله همسرم نرسه اون بیچاره میترسید دیگه برم تو کما. چون زبان قلبم خیلی بالا بود.
ساعت 2 شب با درصد پنجاه پنجا زنده موندن عملم کردن. خدا بهم رحم کرد. دکتره میگفت من با مشتام خون خالی میکردم.
بدن هر انسان 5 لیتر خون داره. من سه لیترو از دست دادم. خلاصه ک پشت گوش نندازید. الانم من مطمعن بودم کیست ندارم. اما تا دلدرد شدم رفتم دکتر زنان و سونو.