خب دیوونه ای دختر ؟
نکن خب
منم سال اولی که عقد کردم همه کار کردم براش بعدم جلو عمه شوهرم نشست گفت کیه که کمک آدم کنه
منم دیگه کمکش ندادم
دیگه بعد به در میگفت دیوار بشنفه منم اصلا زو خودم نیاوردم
مگه بیکارم
فک کن جوری شد که پارسال جاریم از اهواز اومد اشپزخونشو تر تمیز کرد
منم آخر شب فقط رفتم اونجا چون روز مادر بود کیک زده بودن🤣🤣
جاریم از درون میسوخت