وضع مالیمون معمولیه.شوهرم و داداشم حقوقشون یه اندازه ست فقط من قناعت کردم تازه چند ماه پیش خونه خریدیم اونم دست مستاجره.شوهرمم اخلاقش خوبه ولی اگه راجع به بچه خواهرش اینطور حرف بزنم مطمئنا میزنه تو دهنم نه مث داداشم لال بشه بگه تو دروغ میگی زنم راست میگه
اعصابم داغونه.شوهرم که اومد خونه نصف دق و دلیمم سر اون خالی کردم که چرا مونی حیاط منو تک و تنها گذاشتی.گفت پیش داداشت بودم حرص مامانتو میخوردم بیچاره سکته نکنه خوبه.گفتم تو نمیخواد حرص داداش منو بخوری،اون اگه داداش بود تو نامزدی نمیخوابوند تو گوش خواهر عقد کرده اش
قطع رابطه کن باهاشون.
والا به بچه ام حسادت کنه جواب سلام منو چرا نمیده؟میاد خونه مامانم بشقاب خودش که هیچ،بشقاب بچه اش ک از خونه میاره هم نمیبره بشوره بزاره تو کیفش.پسرش با پسرم توپ بازی میکرد برگشت گفت بیا با خودم بازی کن،همونطور که همیشه بازی میکنی.بچه اش هم اصلا باهاش بازی نکرد
بخدا بابام کلا ۲ تا پسر یه دختر داره.داداش کوچیکم که تازه ۱۹ سالشه دانشجوئه،طبقه بالا رو بابام کوبید از نو ساخت داد دستشون،عروسی تو بهترین هتل شهرمون گرفت.ماشین داداشم و بابام براش خریده،سرویس طلا و ....همه چی.وقتی هم که خونه بابام بودن ،مامانم میرفت فروشگاه خرید میکرد میریخت تو انباری،کلید داده بود به زن داداشم ک هر چی خواستی برو خودت برار اصلا ب من نمیخواد بگی.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
