من با اين شرايط خوبى كه دارم چرا مجردم اخه؟😐😐

اوکی ممنون

اصلا جدا از شوخی همین الان برو بهش حست بگو برا ما هم شات بگیر اینجا بفرست ببینیم 😍

مشکل ما دخترا همینه تازه دانشگاه که تموم میشه می فهمیم باید چکار میکردیم چقدر از بقیه عقب بودیم😂😂🤭

من که زمانی دانشگاه میرفتم کلید کرده بودم روی یک نفر که فقط همین الان میفهمم چقدر خنگ بودم😒

بنویس سلام دوست دارم😐

بعد بگو ببخشید یهویی شد نمیدونستم چجوری حسمو بگم گفتم یهویی بگم خودمو خلاص کنم.

باید دیده بشی تو جمع ها عروسی ها ختم ها🙂

ی خاله داشتم تو زیبایی تک بود تو فامیل و خواستگار فراوون یکسره دنبال فرصت بود ک بیرون باشه ی خاله هم داشتم بزرگتر ازاون بود زیباتر و تپل و سفیییید ولی ب اندازه ی کوچیکه زرنگ نبود و اهل بیرون نبود اخرشم با اقوامش ازدواج کرد

منم زیاد اهل اینکارا نبودم ولی ی تیکه کلامی داشت...

همیشه میگفت فرض کن اگ امروز بامن فلان جا نیومدی ی خواستگارت رو از دست دادی😂😂 بعدشم چپ چپ نگام میکرد ک جدی بگیرم... من پسرمیدیدم اخم میکردم اون تبسم داشت و گاهی هم لبخند در حد دلبری کوچولو و ب چشم اومدن برا طرف گاهی هم نگاه شیطنت آمیز داشت. زیبا هم بود و جذب میکرد همه رو کلا سنشم کم بود ک عاشق شدو ازدواج کرد بچه دارشد من همچنان مجرد و بااینک شرایطم عالی بود و تک دختر و وضعیت بابام هم خوب و پسر هم سن و سال منم تو اقوام زیاد همش میگفتم چرا کسی نیست پس😕تااینک توصیه هایی ک مجردیش میکرد رو جدی گرفتم و انجام دادم و عاشق شدم... دوبار و هربارم دوطرفه و پسرهای دست نیافتنی اقوام ک بادخالت های اطرافیان ب هیچکدوم نرسیدم😢بدون عشق با شوهرم ازدواج کردم هرچند اون تو زندگی زناشویی نتونست موفق بشه و دوبار جداشد و شانس نیاورد اما درس بزرگی بهم داد بنده خدا راست می گفت من گیج بودم و ب خودم زحمت نمیدادم یکم برا خواستم تلاش کنم حداقل

بااینک زیبا بود ولی خیلی ب خودش اهمیت میداد همیشه بوی خوب میداد و ی آرایش نامحسوس میکرد ک در عین زیباتر شدن اصلا مشخص نبود آرایش داره گاهی هم تو اتاق ارایش میکرد تو حیاط تا کفش بپوشه در بیرون رو باز کنه پاک میکرد ی چیزایی رو🙂 لباس هم همیشه رنگ روشن

گاهی هم براتنوع کلا سرتا پا تیره ک تضاد زیبایی بود مشکی لباس و پوست سفیدش

خیلی هم سروزبون دار بود و تو جمع خیلی زیرکانه با مادربزرگم شوخی میکرد ک از اهالی حاضر تو مجلس هم دلبری کرده باشه ماها هم عاشقش بودیم و هستیم همیشه هم بیخیال دنیا بود و هرکاری دلش میخواست میکرد

هنوزم مجرده اما کلی خواستگار بقول خودش دیگ نمیخواد تو انتخابش اشتباه کنه بااینک یدونه بچه ی بزرگ داره دوبارجدا شده یبار نامزدی رو بهم زد یبارم چن سال بعد عروسیش جداشد از خواستگارهای زیادش تعجب می کنم حتی یک موردی هم داشت قبل عید از اقوامش ک عاشق خالم بود بشددددت اما داییم نزاشت گفت لیاقتت بیشتره و خالم مجبور شد کات کنه

چ پولدارهایی ک براش نمیان و نمیره

شماهم انجام بدین و دعاش کنین تواین سن کم ب خوشبختی برسه همسن خودمه😎۲۳سالشه

مامانم و مادربزرگم باهم باردار بودن مارو😢جفتشونم ناخواسته