2733
2734
دلم خیلی از دستشون گرفته دو روز پیش کلی سر نماز گریه کردم  همسرم میگه بی توجه باش البته جوابشو ...

😑همشون هنینن

برای حاجتم اگه میشه یه صلوات بفرس قربة الي الله🌸
قدرشو بدون ماه رمضان بود من ۹ ماهه باردار بودم یک ساعت مونده به افطار یه کاری داشتیم باهاشون با شوهر ...

منم اوایل بارداری م بود یادمه عاشورا بود به شدت هوس حلیم کرده بودم یکی از اقوامشون هرسال حلیم دعوت میکنن بهش گفتم میخاستین برین منم ببرین همه عروسا و دختراشو برد به من یک زنگ نزد بعدم که رفتم با آب و تاب از حلیم اون شب تعریف کرد هنوز رو دلمه ازش راضی نیستم و جالبه که چون ما داداش مو داماد کرده بودیم و برادرشوهرم هنوز با 35 سال سن مجرده و نتونسته براش زن بگیره با من دو ماه ناراحت بود 

آرامبخش ها حافظه ام را پاک کرده اند ..اما     دلم میگوید من کسی را بسیار دوست میداشتم...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

منم اوایل بارداری م بود یادمه عاشورا بود به شدت هوس حلیم کرده بودم یکی از اقوامشون هرسال حلیم دعوت م ...

چه عقده ای تشریف دارن

برای حاجتم اگه میشه یه صلوات بفرس قربة الي الله🌸
منم اوایل بارداری م بود یادمه عاشورا بود به شدت هوس حلیم کرده بودم یکی از اقوامشون هرسال حلیم دعوت م ...

بارداری دومم بود یکی از فامیلهاشون مراسم گرفته بود و آش پخته بود من نتونستم برم‌ اونم‌برای من یه کاسه آش داده بود به مادرشوهرم که به دست من برسونه مادر شوهرمم برده بود خونه خواهرشوهرم و به من هیچی نگفت بعد که گندش در اومد گفت چون‌باردار بودی نمیخواستم‌ هرچیزی رو بخوری😈

تو یه طوفان من جزیره   من ناپلئون تو دزیره    جز تو کی میتونست از من همه دنیا رو بگیره    نقطه تسکین محضم نقطه آرامشم بود   اسمتو زمزمه کردم این تمام شورشم بود   تو هوای تو که باشم صاحب کل زمینم   من همه دنیامو دادم زیر چتر تو بشینم   شوق تسلیم تو بودن لحظه لحظه تو تنم بود  بهترین تصویر عمرم عکس زانو زدنم بود
2728
خیلی ...حالم بد بود شوهرم گفت تو بمون یک چند روز پیش مامانم برات غذا درست کنه جون بگیری آخه من شهر د ...

خوب میکنی محلش نده هرچی فاصله بگیری سرت سلاکته

برای حاجتم اگه میشه یه صلوات بفرس قربة الي الله🌸
بارداری دومم بود یکی از فامیلهاشون مراسم گرفته بود و آش پخته بود من نتونستم برم‌ اونم‌برای من یه کاس ...

واقعا نمیدونم چجوری دلشون میاد این کارها رو میکنن منکه نمیگذرم به منم گفت چون شلوغ بوده ترو نبردیم ولی میتونست یک ظرف برام بیاره ویار داشتم یا حداقل با آب و تاب تعریف نکنه برام 

آرامبخش ها حافظه ام را پاک کرده اند ..اما     دلم میگوید من کسی را بسیار دوست میداشتم...

خیلی دوستت دارم مامان 

ولی گاهی با حرفات که میدونم از روی عمد نیست دلمو میشکنی. 

مامان کاش منم عین دخترت دوست داشته باشی. 

من تلاشم میکنم عروس خوبی واسه تون باشم و پسرتون رو خوشبخت کنم 

یکی رو دارم که با دنیا عوضش نمیکنم   خدایا مراقب عشقم بااااااش  
قدرشو بدون ماه رمضان بود من ۹ ماهه باردار بودم یک ساعت مونده به افطار یه کاری داشتیم باهاشون با شوهر ...

ای بابا... چقدر واقعا بدم میاد از آدمایی کا میخوان اینجوری خودشونو بالا ببرن تا با دختر رو دروایسی داری اونوقت با عروست انقدر صمیمی که بهشون بگی برید که غذا کم نیاد؟؟؟؟خیلی ناراحت شدم واقعا

ولی گور باباشون حتما خودشون میدونستن چقدررررر نخوردا ی اون غذان که انقدر هول برشون داشته بود وگرنه آدم همسایه ش هم باردار باشه غذای بودار درست کنه براش میبرن!بخدا من شوهرم نمیذاره کباب درست کنیم میگه بوش میپیچه یه وقت یکی دلش میخواد نمیتونه بخوره یا نمیذاره بیرون بستی بخوریم میگه یکی میبینه دلش میخواد گناه داره

2740

مادرشوهر عقده ای حالم ازت بهم میخوره خدا ازت نگذره ایشالله،کم فتنه بنداز،چیه بزرو میخوای دختراتو بندازی گردن من؟؟؟؟مگه شوهرت مرده؟

از ته دلم میخوام کرونا بگیری بمیری که خرج کفن و دفنت گردن شوهر بدبختم نیوفته

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز