2737
2739
عنوان

جای خوابمو از شوهرم جداکردم

| مشاهده متن کامل بحث + 1369 بازدید | 53 پست
ویاگرا خورد کن تا ابمیوه ایی چیزی بش بده،وقتی خوب زد بالا حالا تو ناز کن بگو برو خودتو ا..ضا کن

جي ؟؟هست 

عشق من و بابایی منتظرتیم سالم و به موقعه بیایی تو بغل مون 😍😍😍میشه برای سلامتی نی نی م یه،صلوات مهمونم  کنی☺مر۳۰
تا ب همین یکماه پیش بی توجهی و بی مجبتی  و زوددانزالیش ازارم میداد الانم ک دیگه رابطه رو قطع کر ...

خب اصل مشکلت احتمالا همین زود انزالی همسرته، چون باعث شده اعتماد به نفسش کم بشه زیر بار سک س نره، اول این رو درمان کنید 

توجه توجه بزودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود...  درخواست دوستی از آقا پذیرفته نمیشه با تشکر 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
دهنت سرویس😂😂😂😂

ممنونم😂

کاشت ناخن سبکِ روسی😌❤زیبا و عَسَلی مَسَلی NAIL BY MARAl💅 حافظ سوره قل هوالله احد،   سوم راهنمايي که بودم. يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيهِ یِ حیوونِ  حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟! هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد. يه دوست داشتم اسمش سميّه بود. کپِ پنگوئن بود. هميشه هم مثلِ پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ. بذار باشه.يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن. يعني به هر کي که مي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيهِ هر چي بودن اِلا آهو… يکيشون که کُپِ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم.خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر. نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد اینکه خوبه بعضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده 

بخازر اینه که زودانزالیشو به رخش کشیدی.... به نظرم ازش عذرخواهی کن و شرایطتو بگو و بهش بگو از حرفات و رفتارات پشیمونی و بگو اصلا اشکال نداره و از راههایی مثل م ا ل ش و رابطه دهانی و... ارضات کنه.من الان اصلا از داخل ا ر ض ا نمیشم  و فقط با م ا ل ش میشم  سه ساله.  همه چی یه دخول نیست که. 

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی
2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687