خانما با ناز کشیدنتون پرو نمیشید؟!

خدمتتون عرض کردم که 

من شرایط ازدواج رو فعلا ندارم و نمیخوام هول زده با این موضوع برخورد کنم، ولی یک راه حلی میخواستم که تا شرایطم خوب میشه بتونم دل اون دخترو اگه شد به دست بیارم

ولا اگه میشد اینجوری باهاش حرف زد که خوب بود، اصلا نمیشه مخصوصا تو این شرایط، من از شما به عنوان یک دختر نظر خواستم بلاخره سلیقه و رفتار هر کسی هم فرق می‌کنه ولی یک اشتراکاتی هم بین شماها وجود داره، شما هم جنس خودتو بهتر می‌شناسی از این رو از شما پرسیدم

اصلا شرایط گل و دل و قلوه دادن نیست، شاید درسال سه چهار ببینمش اونم خونه کسی، تو فضای مجازی هم میتونم باهاش ارتباط بگیرم ولی می‌دونم که ادامه نمیده چون از خانوادش می‌ترسه که بفهمن و واسش شر بشه، فقط آخرین بار بهم گفت به خاطر جواب منفیم ازم ناراحت نشو چون دوست ندارم کسی از دستم ناراحت بشه، اینم بگم که سنشم خیلی زیاد نیست و نهایتش هجده میشه، چند باری هم که بعد از اون ماجرا دیدمش فقط اول خودش بهم سلام کرده به گرمی که قبلاً اینکارو نمیکرد واقعا گیچ شدم نمی‌دونم اینا چه معنی میده

ولا ظاهر و رفتار من تو زندگی یک مقدار خشکه، میشه حداقل بگی چجوری باید ناز بکشم، شاید خندت بگیره ولی بگو من بلد نیستم چون اهل اینکارا نبودم 

اوکی مرسی ببخشید وقتتون هم گرفتم

مرسی، ببینید من تو چند تا پست بالاتر همه شرایط رو بهتون گفتم هم خودم و هم اون، و امکانش نیست بشینی دل بدی قلوه بشنوی، هر که دیدمش شاید بشه پنج دقیقه مفید بدون اینکه کسی نباشه صحبت کرد، اونم اگر جای شلوغی نباشه، شرایط بیرون اومدن هم اصلا نداره و به شدت تو محدودیت قرار داره، چند باری هم که بعد از جواب منفیش دیدمش فقط بهم سلام کرده، البته من نخواستم دیگه صحبتی باهاش کنم چون دیگه نا امید بودم ازش ولی اون همش پیش قدم بود و حداقل سلام کردن رو به جا می آورد کاری که قبل از این ماجراها یادم نمیاد انجام داده باشه، حالا شایدم بی منظور بوده، ولی هنوز رابطه من با خانوادش مثل سابقه و پدرش هر کاری داشته باشه انجام میدم و هر از گاهی هم میرم خونشون یک گپ و گفت فامیلی داریم بعد پا میشم میام ولی اونو نمی‌بینم چون از تو اتاق بیرون نمیاد،حالا از خجالته یا هر چیزی نمیدونم 

حرفای شما کاملا درست و منطقیه، حتی اگر خودشم بگه بیا خاستگاریم، هیچ موقع تو این شرایط پا جلو نمیذارم، فعلا میخوام شرایطم رو بهتر کنم بعدش تصمیم نهایی رو بگیرم، ولی در کنار اینکه شرایط از دواج رو مهیا کنم میخوام دل اونم به دست بیارم، تو گوگل و اینا هم چیزای خیلی مفیدی نمیاره همش کتابی توضیح میده، وای گفتی هر موقع میدونم یک جایی هست که قراره ببینمش یک شیشه ادکلن رو خودم خالی میکردم، وقتی هم ما خدمتمتون تموم شد که یخورده آزادتر شدیم کرونا اومد، همه دید و بازدیدها کمرنگ شد وگرنه شاید حداقل تو عید یکبار دیده بودمش،ولی تو این چند مدت کلی مواد ضدعفونی کننده و دستکش اینا گرفتم براشون بردم، اینا هم که آدمای وسواسین هی میگن بگیر بیار واسمون، منم از خدا خواسته ، ولی پول همشو میدن بهم😁

مرسی بازهم لطف کردید واقعا