اصلا نیاد خودم دخترمو برمیدارم میرم پیشش
ازاونورم داداشام نه خودش میاد پیش بابام نه بجه هاشو میذارن بره پایین پیش بابام
بابامم دلش شکسته میگه میترسن بیان ازمن بگیرن من که جایی نمیرم کسی نمیاد
خدا هیچ کس رو محتاج بچش نکنه
ازاونورم شوهرم میگه بچه تو بچه نیس بچه های داداشت بچن ببین چطور اونا از خودشون مراقبت میکنن
منم از وقتی ازدواج کردم دل خوشی از بابام ندارم چون خیلی اتفاقای بد واسم افتاده که بابام مقصر بوده
ولی الان نمیتونم تنهاش بذارم چشمش به دره
واقعا غم تو دلمه
بعد۲۱سال از رفتن مامانم هنوزم دارم میسوزم که چه بلایی سرمون اومده
خدا فقط هیچکس رو محتاج بچش نکنه
من خودم مادرم میدونم چقد پدر مادر صمیمانه و بی منت واسه بچشون مایه میذارن اونوقت الان داداشام بابامو ول کردن
شوهر منم خداییش خوبه ازاونورم ناراحتی کلیه داره میترسه بگیره
جی بگم ناراحتم فقط دوس دارم داد بزنم دلم خیلی پره