شوهر من خیلی افتضاحه مامانش خیلی عذابم داده و میده. مث من لباس میپوشه مث من مو رنگ میزنه و تازه یادش افتاده کارا جوونی. شوهرم هرچی واسه من بخره واسه اونم میخره
همه جا همراهمون میاد. شوهر من بیکار بود مامانم رفت به فامیل رو زد رفت سرکار. حالا با پولی ک صدقه سر مادر من داره ی کادو راضی نمیشه بده ولی روز مادر واسه مادرش شلوار. ظرف خرید. فردا تولدشه
مادرش ساعت ب ساعت زنگ میزنه
میدونی من کلی آزمایش دادم واسه بارداری سالم سالمم و نمیشم. از بس استرس دارم این زنگ میزنه تن و بدن میلرزونه
من فکر میکنم با بچه بیاد طرفم و وقتش کمتر بذاره واسه اونا