شوهرم خییییلی هوای مامانشو داره دارم میترکم از حسوووووودی هممممیشهههه مامانش که حالش خوب نباشه سنگ تموم میزاره ولی اگ من حالم بد باشه انگار نه انگار وقتی مامانش سردر میشه میره براش قرص ابمیوه میوه میخره اما من ک سردرد شم انگااار نه انگار همین امشب مامانش سردرد بود بعد صداش میومد ک داشت به مامانش میگفت مامان شیر داریم میخوری شیر داریمااااااا میخوری برات بیارم بعد اومد بالا سیب شست برد برای مامانش این فقط،یک نمونشه مثلا یه بار مامانش خونه ما بود بعد شوهرم اومد گفت سلاااااااااااام منم با خوشحالی بهش سلام کردم بعد سریع گفت چطووووری،ماااااادر ایتقدر ناراحت شدم هر کار میکنم حسودی نکنم ولی نمیشه دست خودم نیست😔😔😔😔