خدا رحمت کنه مادرتو. من مادرم خیلی برام زحمت کشید واقعا از جون مایه میذاره ولی من خیلی بی احساسم. خجالت میکشم بغلش کنم بگم روزت مبارک. خیلی آدم بی احساسی هستم. اصلادر این موارد صمیمی نیستیم. سعی میکنم که با دخترم طوری رفتارکنم که مثل دو تا دوست باشیم
من یبار ناخواسته کسی رو ناراحت کروم بعد فهمیدم
منو دوستم جایی بودیم برا به فقیری از خونه هامون غذا برده بودیم دبیرستانی بودیم بعد به دوستم گفتم برا روز مادر چی خریدی برا مادرت اونم یه هدیه ای گفت یه نفر کنارمون بدد مادرش سالها قبل فوت شده بود و خودشم سنش خیلی بالاار از ما بود حدودای چهل بود و مزدوجم نشده بود اینو که گفتم رفت تو فکر و سرشو انداخت پایین بعد فهمی م چه علطی کروم و باعث ناراحتیش شدم خدایا منو بلخش الان ازدواج کروه ولی بچه دار نشد که خودشم مادر بسه
خدایا شکرت
احسنت بسیار مطلب خوبی رو اشاره کردی . من نمیدونم مثلا که چی تا روز مادر یا پدر میشه اینستا پر میشه از عکس و دلنوشته در مورد این بزرگواران. یعنی یه لحظه پیش خودمون فکر نمیکنیم شاید یه عزیزی پدر و یا مادرش رو از دست داده . بعد با پست و استوری ما هزاران حسرت به دلش میشینه. واقعا از خودمون خجالت نمیکشیم که باعث حسرت دیگران بشیم.؟ اگه واقعا راست میگی برو تو واقعیت فرزند خوبی برای پدر و مادرت باش. من به شخصه هیچ وقت روز پدر و مادر استوری و پست نمیذارم. با خودم میگم حتی اگر یک نفر با کار من آهی و حسرتی به دلش میاد وای بر من .
منوامثال من ازبس بهمون ترحم شده ازیه جایی حتماخسته شدیم دیگه دوست نداریم حسه ترحم کسی روببینیم سعی میکنیم به روی خودمون نیاریم که درونمون چی میگذره من حتی جلوی کسی گریه نمیکنم اسمه پدریامادرم میادسعی میکنم خودموآدمی نشون بدم که بااین وضعیت کناراومده ولی باورکنیدهمش تظاهره ماوقتی مناسبتی میشه که همه کنارپدرومادرشونن ازاعماق احساسمون بدجورغصه میخوریم ممکن نیست نبودنشون حس نشه ،من ازسنه هفده سالگیم تاالان که ۲۸سالمه وخودم مادردوتابچه ام هیچوقت هیچوقت روزاول عیدنوروزوشب یلداوروزمادروروزپدروسیزده بدروسحروافطارماه رمضونوکه حسه خوبی میده حس خوبی نداشتم ویواشکی گریه کردم وشدیداغصه خوردم وبه همین دلیل داغونم ،واقعیتش من شخصاروزمادراصلاتلویزیون نمیبینم فقط بخاطرغمگین شدنم وداغونترشدنم الانم واقعیت اینه من چندروزه اینستاکه میرم ازعکسای مادراوعکسای کادوهایی که واسشون گرفتن تاهمین امشب که سالگردمادرمه دارم دق میکنم بخداخیلی سخته دسته خودم نیست ازته ته قلبم آرزومیکنم خداسایه ی هیچ پدرومادریوازسربچه هاش کم نکنه وطول عمرباعزت به همشون بده وهمشونودرکنارهم حفظ کنه،ولی خب دلم بیشترمیگیره واسه نبودنه مادروپدرم،اینقدربغضم خوردم که ازگلودردبدجوردارم اذیت میشم هرچی هم توی تنهاییهام گریه میکنم آروم نمیشم باخودم گفتم شایدخیلیامثله من باشن وخیلیاهم ندونن که بایدمراقبه رفتارشون جلوی امثال من باشن دلم بیشترازهمه واسه ی کسایی که مثله خودمن سوخت...
استارتر جون بابای منم سرطان مغز داره حالش خیلی بده
خدا مادرتونو رحمت کنه ......خیلی ناراحت شدم برات
دل منم خیلی غصه داره
مادرتون تا آخر تو خونه بود هفته های اخر بیمارستان نرفت؟
تو این یه سال ما صد بار مردیم و زنده شدیم
تموم راهها رو رفتیم ولی بی نتیجه
هیچ چیزی نتونست از پس این تومور لعنتی بربیاد
خواهش میکنم تاوقتی که پدرتون زنده هست فکررفتنش نباشین ازاعماق وجودتون باهاش زندگی کنیدسعی کنیدکه هرکاری که دوست داره براش انجام بدیداینقدرخودتون امیدوارباشیدبه زندگی کردنه باهاش وسلامت شدنش که خودشم امیدبگیره،،خداروهیچوقت فراموش نکنیدکم معجزه نداشته ان شاءالله كه واسه سلامتيه پدرتون هم معجزه ميكنه،،هركاري ازدستتون برميادنهايتشوبراش انجام بديدباتوكل بخدادرمانشوادامه بديدواسش دعاكنيدوذهنتون فقط خوب شدنشوسلامتيشوببينه،پدرتون وجودداره وجودش متفاوت باقبلشه باهاش به معناي واقعي زندگي كنيداميدوارم كه درست متوجه بشي منظورموواضحترازاين نميتونم بگم فقط خواهش ميكنم فكرخوب شدنشوفقط بكنيد،،مادرمن كلااززمانه شروع بيماريش عمل كردن ولي ٥ماه بيشترزنده نموندنوعش خطرناك بودولي ماچون مادرم جوان هم بوداصلااصلاتاوقتي كه فوت كردحرف دكتراروقبول نكرديم وتوكلمون فقط بخدابودكه خداهم مصلحته مارودراين ديدوماهم كه مثله هميشه راضي به رضاش
مادرم ده سال قبل از فوت پدر بزرگم، چون سرطان گرفته بودن گریه کرد، ده سال بعد فوت پدر بزرگمم گریه کرد، سه سال بعد فوت پدربزرگم افسردگی حاد و خیلی شدیدی داشت
من نه سالم بود که فهمیدم پدر بزرگم بیمار هست،
پدر خودمم به گونه ای دیگه بیمار بود
گاهی احساس می کنم بخاطر رفتار مادرم از مریضی پدربزرگم بیشتر زجر کشیدم....
بخاطر بچه هات این کار رو با خودت نکن، واسه جوونی و آینده اشون حقشون هست که مادر شادی داشته باشن....
هر کلمه ای که باعث شد یادشون بیفتی صلوات بفرست هم بخاطر آرام قلب خودت و هم بخاطر حقی که بر گردنت دارن
یا ختم هفتاد حمد بردار.... شادی آور و آرامش بخش هست...
روزت مبارک مادر جوان و مهربان
