مال من نقطه اتصالشون خدا رو شكر مرده. مادر شوهرم باعث همه بي احترامي ها بود و از اول جلوي بچه هاش رو نگرفت. الان شوهرم با دو تا از خواهرهاش ارتباط فق ط داره كه يكيشون همون هست كه خيلي از اول بدي بمن كرده. اون يكي هم گهي هست كه لنگه نداره و در ظاهر خوبه. چند بارم كه من و شوهرم از اون يكي خواهر شوهر گفتيم به ظاهر حق رو بما داده ولي درباطن بهش گفته همه حرفها رو و اونم ارتباطش رو يا من قطع كرده فقط بخاطر اون يكي. وگرنه من باهاش خيچ مشكلي نداشتم
آره خانواده من خیلی بهش احترام میذارن همه جوره در خدمت خودشو بچش هستن خودشم میدونه چقد مدیون خانوادمه خودش کاملا میدونه چقد خانوادش باهامون بد کردن فقط جرات نداره مقابلشون بمونه وقتی من حرفامو به خانوادش میگن خیلی هیجات زده میشه میگه خوب کردی اینم بگو اونم بگو این نشان دهنده چیه؟ یعنی اینکه لز همه چی خبر دارم فقط جرا ت ندارم ازت حمایت کنم
آرووم آرووم به شوهرت بگو با قهر و دعوا نه بعش بگو من ازت انتظار حمایت دارم آخرش فقط منو تو باهم میمونیم بگو اگه تو به شوهر خواهرت بی احترامی کنی به نظرت خواهرت چه واکنشی نشون میده ؟ آیا بازم باهات خوب میمونه؟ فقط آراووم بگو خورد خورد کن کم بیدارش کن دعوا فقط وضعیت رو بحرانی تر میکنه
مال منم همینطوره رگ گردنش یه متر باد میکنه اوایل هیلی دعوا میکردم بعد فهمیدم دعوا بی فایده است الان که چیزی نمیگم یا آرووم آرووم میگم اعتراف میکنه به بد بودنشون جالبه تو همون حالت یه کم عصبانی بشم و تند بگم خانوادت اینجوری و اونجوری ۱۸۰ درجه تغییر موضع نیده و میگه تو مقصری
