از حسودي ميگن عروسيشون فلان بوده بسان بوده بدبختاي عقده اي
وای نه من شب عروسيم تصادف کردم پام شکست فامیلاي شوهرم می گفتن عروس بد پا قدمه فامیلای خودمون می گفتن حتما شوهرت مست بوده اینقدر بد بود یه هفته بیمارستان بودم
عزیز دلم ایشاا... عاقبت بخیر بشی.با این تفکراتت حتما زندگی خوبی در انتظارته.
چندی پیش تو رستوران مهمونی ازدواج یکی از دوستای همسرم دعوت بودیم.هم عروس و هم دوماد خیلی خوشحال بودن.رقص هم کردن.هم به عروس دوماد خوش گذشت هم به ما که مهمون بودیم.تجملاتی نبود.یک نوع غذا.ولی خیلی خوب بود.از وقتی که اون مهمونی رفتم انگیزم برای اینکه مهمونی بگیرم بیشتر شد.
قربونت برم من يه دنيا ممنونم ازت
الهي ك شماهم كنار هم هميشه خوشحال و خوشبخت باشين
اصلا به حرف اينو اون اهميت نده وقتي خودت رو خوب ميشناسي و ميدوني هرگز پشيمون نميشي از تصميمي ك گرفتي پاش بمون و عمليش كن اتفاقا اينطوري بيشترم بهت خوش ميگذره چون كاريو كردي ك ازش راضي بودي از ته دل،نه اين ك عروسي براي دل بقيه و حرف بقيه و فلان و بيسار و حرفايي مثل پشيمون ميشيو به دلت ميمونه و اينارو جدي نگير
منم هر عروسي اي ديدم خلوت تر و صميمي تر بوده تو باغ و اينا بيشتر بهم خوش گذشته تا عروسياي شلوغ وانچناني و تالار
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
