ما تازگی یه کاریو شروع کردیم و تمام سرمایمونو گزاشتیم روش و حسابی داریم از خرجامون میزنیمو سختیارو تحمل میکنیم که کم نیاریم ولی هر دفعه شوهرم از سرکار میاد میبینم یه شیر خشک یا مای بی بی دستشه واسه داداشش خریده یا اینکه مادر شوهر زنگ میزنه داری میای فلان چیزو فلان چیزو بخر خونشون تویه کوچمونه نزدیکه یا اینکه پدر شوهرم دم به دقیقه ازش پول میگیره و پس نمیدن خب ماهم اول زندگیمونه و واقعا باید اینا تو این وضعیت ازمون حمایت کنن ولی هر جوری هست ازمون میکنن با این وضع قصد قرضو و اجاره های بالا خودم خیلی از خرجامو انجام نمیدم کوتاه میام ولی اینا تا یه مهمون میاد زنگ میزنن داری میای چهار پنج تا نوشابه و فلان بهمان بخر چیکار کنم به شوهرمم میگم میگه جای دوری نمیره اونام وضع مالیشون واقعا از ما بهتره حداقل خونه دارن و همچین قصدی ام ندارن ولی پولاشونو خرج لباسو قر فرشون میکنن هر روز صبحانه مجزا میوه خوب خوراک خوب مدرسه خصوصی برا بچش اعصابم خورد میشه