منم اولین بارم نیست باهاش قهرم
مامان من ی حرفای به ادم میزنه که ادمو بسوزونه و اخلاقای خاص خودشو داره و اصلنم ادم قابل درکی نیست و میگه حرف من درسته ی حرفای میزنه که میمونم از کجاش در میاره اینارو
با همه هم کار داره با هرکدوم از بچه هام ی جوریه بحث میکنه هر از گاه
بعد تا حد دیوانگی بهتو میبره اصلنم دهنش نگه نمیداره هرچی میخاد میگه
ی وقتا دلم میخاد از کار و رفتاراش خودمو بکشم خلاص کنم بحثم میکنیم بعدش میام خونه تا چند روز بهم میریزم و گریه میکنم،دلمم نمیاد نرم اما میرم اخمو تخمش میبینم حرصم میگیره