2737
2739
عنوان

بیاین از ضایع کاری و آبروریزی های بچه هاتون بگین

| مشاهده متن کامل بحث + 1004 بازدید | 26 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

استارتر میخندی😳 من جای تو بودم اینشکلی میشدم😭😭😭😱😱😩😩😤

الان دارم میخندم اون موقع لوپام گل انداخته بود بدنم رعشه گرفته بود فقط تو ذهن آشفتم دنبال یه چیزی میگشتم که رفع رجوش کنم هیچی به ذهنم نرسید بعد مثل این..... برگشتم گفت آره خودم حشرشو گرفتم از سرش وای وای بگو حالا بچت سوتی داده خودت سکوت اختیار کن نمیگن لالی. 

صبح زود با شوهرم رفتیم حموم دخترم خواب بود 

بعد خواهرشوه م اینااومدن دم خونمون ک باهم بریم بیرون شهر

دخترم تو ماشین گفت عمه مامان بابام باهم رفتن حموم من خواب بودم بیدارشدم دیدم نیستن اصلنم گریه نکردم.. 

خداروشکر شوهر خواهرشوهرم همون لحظه پیاده شد بره نونوایی 

وای مارو میگی اب شدیم 

پسر خواهرشوهرمم زد زیز خنده 😁

پیج شال و روسری ماهلین mahlin_scarf1
2731
الان دارم میخندم اون موقع لوپام گل انداخته بود بدنم رعشه گرفته بود فقط تو ذهن آشفتم دنبال یه چیزی می ...

😁😁

هر چه اید به سرم  باز بگویم گذرد                                     حیف ازین عمر     که با می گذرد، می‌گذرد    💔💔

یه بار دخترم به مادرشوهرم گفت مامانبزرگ نرو خونتون اگه بری مامانم بهم غذا نمیده😕

یه بارم از دستشویی اومد بیرون زوزه کشید خواهرشوهرم گفت این چه صداییه گفت مامانم گفته هروقت از دستشویی اومدی بیرون باید زوزه بکشی😑

2740
سر نماز بودم یکی از دوقلوهام خواب بود اون یکی داشت باشیشه شیرش بازی میکرد و هی درش و باز و بسته میکر ...

😂😂😂وای اینو گفتی یاد یه شیرین کاری (عیشششش) 

😲 دخترم افتادم. من چهار سال پیش درس میخوندم بچه رو میزاشتم پیش مامان اومدم خونه دیدم مامانم کل فرشا رو گله به گله داره میشوره گفتم چی شده میگفت بابا یه ساعت خوابم برد گفتم دخترم من یکم لالا میکنم تو هم کنارم بازی کن وقتی پاشده دیده تمام دستاش کل اسباب بازی بچه و تو قابلمه اسباب بازی پر شماره٢ بعد میگفت بی بی، بی بی  کلدم بعد مامانم هر جا میرفت آثارشو میدید وای وای 😥😥😂😂😂

یه بار داشتم واسه یکیشون نقاشی می کشیدم دیگه خستم کرده بود یه کله کشیدم واسش مو نذاشتم گفتم بیا اینم ممد قلیه گفت نه بابا بزرگه ( پدر شوهرم کچله)

بعضیا هم تنهان هم دست تنها

یه خاطره از خودم بگم من از همون بچگی از روبوسی فراری بودم رفته بودیم خونه ی عموم عموم همه ی خواهر و برادرامو بوسید ولی من نذاشتم و واسه اینکه قانعش کنم گفتم اصلا چرا مامانمو بوس نکردی؟ منم بوس نمیدم 

بعضیا هم تنهان هم دست تنها
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز