عزیزم الان حقوقم به سه و خورده ای رسیده وسط ماه هم یه دویست صیصد میدن که اون نابود میشه
الان خونه رهن کردم ۷۰ تا،همشم وام گرفتم
خیلی سختمه ها خیلی
ولی میخوام برا دو سال دیگه که بچه دار شدم یکم جمع کرده باشم ،البته وام و ازدواجو این چیزامم هست
ولی خب من وام گرفتم که حقوقم اکثرش بره برا قسط و شوهرم ولخرجی نکنه
آها نه بابا پس اینجاخوبه اینجاتومحلمون خونه ب قیمت پنجاه تومن هم هست برای شروع خوبه حالا تومحله خودمون رهن سه تومن و اجاره سیصدتومن هم هست شغل همسرمن فصلیه ولی اگ کارش خوب باش وزرنگ کارکنه ماهی ده تومن درمیاره یکم بخاطر شرایطمون سست شده ماهی همون سه چهارتومنو ب زوردرمیاره اونم ک ی تومن وخورده ایش میره توجیب کارگرش ولی اگ جدی کارکنه درآمدش حرف نداره مخصوصاالان ک دستمزدش گرون شده
عزیزم باورت میشه من و شوهرم صفر صفر بودیم
ولی خب یه امتیازایی داشتیم مثل وام ازدواج
شما اصلا نگران نباش اگه بری تو خونه خودت شوهرت تلاششو بیشتر میکنه
من شوهرم ادمی نیست به فکر خوشگذرونی باشه اما در عین حال به پول هم اهمیت نمیده و راحت خرج میکنه بدون برنامه ریزی پیش میره
ولی من براش قسط تراشیدم که مجبور بشه
چندسالتونه؟همسرمن شب هاتوآژانس هم کارمیکنه میگ خرج خونرو ازهمون آژانس درمیارم پولمونو پس اندازمیکنیم من خودمم خیلی خیلی زن کم توقعیم خیلی هااااشوهرمم مثل شوهرشما یکم بی برنامه جلومیره هدف مشخصی نداره برای زندگیش ی دم اینوره ی دم اونور زودناامیدمیشدوست داره یجاپول بیاد دستش عادت نداره قرون قرون جمع کنه بعدش هم ن اینکه تاحالا مسیولیت نیفتاده روگردنش بی خیاله حالا خدا راست بیاره جداشبم مسیولیت بیفته روگردنش درست مشه اگ توفشارباشه ب فکرمیفته
من ۲۶ سالمه
با تعریفایی که از شوهرت کردی احتمال میدم متکی به خونوادشه ته ذهنش خیالش راحته اونجاس
اگه جدا بشه خودشم حس استقلال بهش دست میده و بیشتر میکنه کاراشو
منم شوهرمو گفتم ماشینو مدلش رو بالاتر ببر درکنار کارات مسافر هم بزن خرج خونه در بیاد
اخه پراید مدل پایین داریم خیلی خرج انداخته رو دستمون و از شکم میزنیم میریزیم تو اون
توکل به خدا قدم تو راه سختی گذاشتم و تحملشم مشکله ولی حداقل برا ایندمه این نیست که پولم حیف بشه و نفهمم خرج چی شده
ی سال ازمن بزرگتری وااای ممنونم فک میکردم خیلی دیر شده برامن دلم خیلی باز شد
شوهرمن تک پسره وپرشوهرم ی موجیه اعصاب داغون وهمینوبهانه کرده دل ب کارنمیده شوهرمن تمام خرج این خونرو میکشهازساخت وسازاین خونه بگییییرتا اااخوردوخوراکش تواین یازده سال هرچی پول اومددستش خرج اینخونه کرد وشکم خاهرشوهرام وشوهراشون آحرش هم برگشتن همه گفتن برادرمون بی عرضه است شعورنداره نتونست دوتومن پول جمع کنه براخودش ی خونه مستقل بخره این حرفشون خیلی ب شوهرم برخورد واین شدی تلنگرحتی جهاز دوتاخاهرشوهرام هم همسرم دادکیهک بفهمه تاقصدهای وام ازدواجشون همه زلاهاموفروخت بابت قرضهای ساخت این خونه داد ولی همیش اسم پدرشوهرم تو صدرجدول بود وشوهرم زیردست اون
