سلام عزیزم
ممنونم لطف داری
مممونم از دعای خیرت ان شالله هرچی برام از خدا خواستی خدا بهترشو بهت بده
آخه کسی که این روزا رو گذرونده باشه کامل درک میکنه
من بدنم عفونت داشت و نمیتونستم غدا بخورم ضهیف شده بودم
هرکس میمومد خونم به چشم یه تنبل شلخته بهم نگاه میکرد نمیدونست توان ندارم
شاید باور نکنی برای شستن ظرف خودمون دو نفر یبار ظرفهارو میشستم و استراحت میکردم چند دقیقه بعد آبکشی!همیشه خونم کثیف بود.شوهرم ازم ناراضی خودم افسرده شده بودم مادرم غر میزد آبرومو بردی چه وضعیه نمیتونی بیام کاراتو بکنم شوهرت به من چی میگه نمیگه چه مادریه هیچی به دخترش یاد نداده
ولی وقتی درمان شدم و ضعف بدنم رفت(پارسال این موقع ها شفا گرفتم از امام حسین ع توی تاپیکام هست) دیگه بدنم جون گرفت و قدر عافیت میدونم و کارهامو میکنم نا گذشته هارو جبران کنم
خدا ان شالله به همه خانومهای اینجوری کمک کنه چون واقعا نه خودشون میدونن مشکلشون چیه نه اطرافیان نه دکترا و توی زندگیشون به شدت تاثیر میذاره
اکثرا بعد زایمان یا وسواس فکری میگیرن بخاطر ضعف تغذیه یا عفونت مزمن