کارورزی میکنم یکی اومد سرم زدم جانباز بود ی ذررره اصاب نداااش.رگش خراب شد تازه قبلش بهم استرس واررررد کرده بود هی میگف آروم بزنا فلان من استرسی نیستما ولی این بی اصاب بود.میخاستم سرمو هواگیری کنم همش ریخته بود تو کفشش😐 بدم ک رگش خراب شد خون پاشید اینور اونور البته ی ذرررررها پاشید رو زمین.یهو بلند شد شرووووو کرد دادو بیددددااااد بین اون همهههه مریض گف این چه طرزشه رف پیش دکتر گف اقای دکتر من دارم میرم ولی یپرستار بیار ی ذره بلد باش😐بدشم پاشواز کفشش درآورد آبو چکوند گف این سرمم جورابش خیس بود😭😭😭😭😭دستشم گف خون اومده واااای همه ی مریضا منو نگا میکردن شرفم برباد رف دوس داشتم بااون لباس سفید بدووم سربه بیابون بزارممممم.بیاین ی چیز بگین آرومممم شم.فقط خاهشا نگید بلد نیستی نکن بلدم این اینجوری شد😒