من باردارم سرشب چیزی خوردم حالم بد شد قرار بود امشب بریم خبر بارداریمو ب باباش بدیم دیدم حالم بدههه گفتم بذار فردا گفت تا نیم ساعت وایمیستم حالت بهتر شد باهم بریم منم گفتم حالم بده خودش تنها رفت
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اخه من ناراحت شدم واقعا باید میذاشت باهم بریم شاید الان با خودشون فک کنن من الکی نیومدم اه واقعا دوس ...
خب منم خیلی ناراحت شدم فکر کن جاریام هی میان میگن ماهان کوچولو چطوره ولی وقتی ذوق همسرمو می بینم فقط میخندم بچم ذوق داره دیگه ،با اینکه اسم بچه های جاریم من بعد دوهفته فهمیدم هی میگفتن فعلن ال صداش میزنیم تا ببینیم بعدا چه پیش میاد