چون دوسم داشت مطمین بودم تو دوستیمون بهم خیانت نمیکرد وقت برام میزاشت خرج میکرد برام وقتی خواست بیاد خاستگاری نگران بود اگر نشه چیکار کنه وقتی یکیو بخوای لین حالتارو داری دگ
لهدم ک ازدواج کردیم بلد نبود چیکار کنه مثلا تنها چیزی ک بلد بود به گفته خودش اونم توکلاسای قبل ازدواج بهش گغته بودن خریذن گل بود شاید باورت نشه ولیییی هرشب ک میومد برام گل میخرید ولی خب مدلش سرد بود توخانواده ای بزرگ شده لود ک این چیزارو ندیده بود مثلا اوجمعای فامیلبشون زنوشوهر بغل هم نمیشینن برای شلم و ناهار تومهمونیا وقتی بهش میگفتم بغلم بشین میگفت نه زشته ولی فامیلای خودم همه زنوشوهری میشینن خانوادع خانواده دگ کم کم یاد گرفت همه چیو