ما واقعیت رو گفتیم چیزایی که تو زندگیمون اتفاق افتاد گفتم بخدا دوبار بهم گفت بار دوم اصلا شوکه شدم چی جوابش بدم انگار زبونم قفل شد ولی شبش اصلا خوابم نبرد نه اینکه ازش میترسم زندگیمو خراب کنه نه ازاینکه مثل خواهرم بهش اعتماد کردم پشیمونم الانم اصلا بش محل نمیزارم زنگ میزنه جواب نمیدم