خسته شدم ازدست شوهرم

vidamohebi

عضویت: 1398/03/27

تعداد پست: 241

نه من اصلا دل نازک نیستم اما دلم براجوونیم میسوزه که پای کی دادمش

بذار بگم تا دستت بیاد

برام مهم نیست کسی باور کنه یا نه

ولی این داستان زندگی منه

البته فقط در مورد مصر الکلش

مصرف سیگار. و تریاک و فحشاش بماند.

بخاطر الکل خوردن توی پاساژ ک می‌رفتیم الکی الکی بهم فحش میداد

بخاطر الکل خوردن جفت دستای منو چاقو زد

بخاطر الکل خوردن کلماتی بهم گفت ک هیچ مردی ب زنش نمیگه

من چهار ماه بچمو ندیدم و رفتم از خونم تا بعد از پنج سال اذیت کردنم بالاخره شوهرم سر عقل اومد

راه زیاده

راهکار پیدا کن

1398/03/29

|

16:30

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین۷۸

مدیر استارتر

عضویت: 1397/06/17

تعداد پست: 2115

بذار بگم تا دستت بیاد برام مهم نیست کسی باور کنه یا نه ولی این داستان زندگی منه البته فقط در مورد ...

راست میگی میدونم چی میگی

اماچه راه حلی ؟چجوری؟بخدابا همکارش حرف زدم که باهاش حرف زداما فقط یه هفته بود هزارتاکارکردم اما فایده نداشت دوس ندارم خانواده هامون بفهمن که ابروش بره بعدم دیگه بهم اعتمادنکنه

پسر داشتن حس شیرینیه ....دنیای معصوم وکودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده.... وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم . اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان......󾬌️ وتوی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم وبا عشق زندگیم از ته دل میخندم.... آره ..... عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :مامان عاشقتم........ومن با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم.....󾬌️󾬌️󾬌️󾬌️

1398/03/29

|

16:33

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین۷۸

مدیر استارتر

عضویت: 1397/06/17

تعداد پست: 2115

سال اول زندگیم خیلی خوب بودیهواینجوری شده تغییرکرد

پسر داشتن حس شیرینیه ....دنیای معصوم وکودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده.... وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم . اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان......󾬌️ وتوی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم وبا عشق زندگیم از ته دل میخندم.... آره ..... عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :مامان عاشقتم........ومن با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم.....󾬌️󾬌️󾬌️󾬌️

1398/03/29

|

16:34

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

vidamohebi

عضویت: 1398/03/27

تعداد پست: 241

راست میگی میدونم چی میگی اماچه راه حلی ؟چجوری؟بخدابا همکارش حرف زدم که باهاش حرف زداما فقط یه هفته ...

بشین باهاش بخور

بگو با خودم داخل خونه بخور

شاید ب غیرتش برخورد و دیگه دست نزد

1398/03/29

|

16:35

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

vidamohebi

عضویت: 1398/03/27

تعداد پست: 241

میشه براش دعا هم گرفت

البته چون خود مشروب باطل کننده هست باید دعای کلیمی بگیری

1398/03/29

|

16:36

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین۷۸

مدیر استارتر

عضویت: 1397/06/17

تعداد پست: 2115

بشین باهاش بخور بگو با خودم داخل خونه بخور شاید ب غیرتش برخورد و دیگه دست نزد

چندباربهش گفتم میگه نه نمیزارم لب بزنی .غیرت روفقط توی چادرپوشیدن من میبینه فقط کسی منونبینه

پسر داشتن حس شیرینیه ....دنیای معصوم وکودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده.... وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم . اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان......󾬌️ وتوی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم وبا عشق زندگیم از ته دل میخندم.... آره ..... عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :مامان عاشقتم........ومن با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم.....󾬌️󾬌️󾬌️󾬌️

1398/03/29

|

16:38

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مادررادین

عضویت: 1398/03/03

تعداد پست: 1491

هزارباربیشترباهاش حرف زدم گفتم بیاتوخونه پیش خودم بخور میگه نه که نه 

چرا قبح یه سریا چیزا رو پیش خودت از بین میبری!! نباید بخوره اصلا البته اگه براتون مهم هست بالاخره هر کس اعتقاداتی داره. عزیزم بفکر چاره باش با مشاور خوب صحبت کن راهنمایی بخواه اما نه مشاور غرب گراها

1398/03/29

|

16:39

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

vidamohebi

عضویت: 1398/03/27

تعداد پست: 241

چندباربهش گفتم میگه نه نمیزارم لب بزنی .غیرت روفقط توی چادرپوشیدن من میبینه فقط کسی منونبینه

پس رگ غیرتشو ب جوش بیار

بگو مرد نیستی اگه لب بذاری

بگو از زن کمتری

شاید این تاثیر کنه

1398/03/29

|

16:40

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مادررادین

عضویت: 1398/03/03

تعداد پست: 1491

بعد تو چرا خودت رو درگیر کنی بخوری. ول کنید تو رو خدا اینا دیگه چه حرفیه دوستان

1398/03/29

|

16:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب