2737
2734
عنوان

بیاین از رفتارای عروس دایی شوهرم بگم حالمو بد کرده

| مشاهده متن کامل بحث + 4071 بازدید | 142 پست

وای خیلی شبیه دوست جاری منه، جاری منم بنده خدا یه همسایه داره که همینجوریه، هر جوریم بخواد بپیچونتشون نمیشه، مثلا میگن ما مهمون داریم امشب بازم پا میشن میاااان!!! فکر کن!!!! همیشه وقتی اینا مهمون دارن اونام هستن ما هم هر بار رفتیم خونشون بودن. یا زنگ میزنن برادر شوهرم میگه خانومم مریضه امشب، بازم پا میشن میان، یا میگن ما داریم میریم بیرون اونام راه میفتن باهاشون میان😐 بعد هرجا هم که میرن رستوران برادر شوهرم میره حساب میکنه اینام دیگه به روی خودشون نمیارن🤦‍♀️

من سرمو ازتنم جداکنن باهمچین ادمایی رابطه برقرار نمیکنم .بعدشم زنگ بزنن جوابشونو نمیدم یا دست به سرش ...

ب سختی  تحمل میکنم ب سختی ولی از فردا باید با شوهرم هماهنگ کنم دیگه این رابطه داره حالمو بد میکنه

ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



فکر کنم الان قدر تنهاییتو بدونی ..تنهایی بهتر از معاشرت با همچین آدمایی هست ..کم کم شوهرتم بی قید وبند میشه اینطور که ازین خانومه میگی..من زیاد با کسی رابطه ندارم بعد این تعطیلات با خانواده خودم یه مسافرت یکروزه رفتیم همچین زنداداشم شوهرمنو به اسم کوچیک با قر وناز صدا میزد من سردرد شدم حالا شوهرمنم همچین آدمی نیست اح اح حالم بد شد..آدم نمیدونه چی برخوردی داشته باشه چون مشخصه فتنه ان یعنی با خودم گفتم من باشم با این طور آدما که تریپ صمیمیت یکهویی ور میدارن پاشم برم این ور اون ور ..قبلش هم من زیاد رابطه نداشتم باهاشون ولی انگار فراموشم شده بود ولی خب تلنگری بود واسم .حواست به زندگیت باشه اینطور کسارو حذف کن از زندگیت

آینده روشن است من هرروز خوشبخت تر می شوم من انرژی مثبت جذب می کنم خدایا شکر.......امام ما مهدی جان ادرکنا العجل العجل
2742
فکر کنم الان قدر تنهاییتو بدونی ..تنهایی بهتر از معاشرت با همچین آدمایی هست ..کم کم شوهرتم بی قید وب ...

میدونم چ میگی این خانم روزای اول روسری داشت حالا روسری نداره  در صورتی ک من اصلا یدون روسری نمیشم

وای خدایا  اون رفتم باهاش خرازی دکمه شلواری ک پاش بود در اومده بود همینجوری تو تنش ب مرده گفت برام دکمه پرس کن فکرشو کن دست مرده کجاش بود

نتونستم بقیه ی کارهاشو بخونم چون واقعا عصبی شدم. متنفرم کسی بیاد لباسم رو بپوشه واقعا تحمل نمیکنم. 

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !
2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687