چقد تا حالا به مرگ فکر کردین؟ اصلا بهش فکر می کنید؟

منم قبل از اینکه بچه دار بشم یه پا جومونگی بودم برای خودم به هیچ چیز تعلق خاطر نداشتم . هر لحظه آماده ی مرگ بودم شجاع بی باک ولی از لحظه ای که بچمو دیدم ترسیدم از نبودن از فنا شدن تو هم یه روز تجربه میکنی حرفمو

کی دیده شما دیدی که میگی؟ هیچ کس از اون دنیا خبر نداره هرکی رفته خبراشم با خودش برده. این که میگن تموم نمیشه و دوباره شروع میشه و بهشت و حوری و جهنم و سیخ داغ همش برای گرم کردن سر یه مشت آدم ساده لوحه که میخوان پیجور مشکلاتشون نباشن اگه حقی ازشو ضایع شده بزارن واسه بعدا یه عده با همین حرفا واسه خودشون بهشت درست کردن و زندگیه بقیه رو کردن جهنم یه چند متر پارچم بستن بخودشون و جای خدا رو گرفتن. بهشت و جهنم تو این دنیاس و نتیجه ی اعمال انسانهاس نتیجه ذات و سرتش هرکسیه.

اصلا یه حس خیلی خوبی داشتم نمیدونم شاید شب بود میترسیدم..ولی خیلی سبک بودم وخوشحال که میفهمم اخراون دنبا چه خبره ..یاخواهرمومیبینم