نميدونم هر چي برا بچه ميگم قبول نميكنه روم نميشه به كسي هم بگم
ميترسم به مادرش بگم مسايل خصوصيمونو به خودش اجازه اظهار نظر و دخالت هاي بيجا بده
از طرفي ازدواج فاميلي هست خوب و بد بشه بگن خودت خواستي
بگو منم به اندازه ی تو در این زندگی سهم دارم. شما سر کار میری بیرون خونه ای سرت گرمه. من صبح تا شب تو خونه به درو دیوار نگاه می کنم هزار جور فکر و خیال میکنم فردا افسردگی بگیرم اونوقت باید متوجه من بشی؟؟؟ بعدشم جدی بپرس چرا نمیخواد الان بچه دار بشین. مالیه ؟ یا مشکلی داره ؟ یا چیزی هست ک تو نمیدونی ؟ یا هررررچی .. باید باید باید با تو در موردش صحبت کنه.
ميگه مالي ولي دروغ ميگه ما وضعمون خوبه تقريباً تازشم يه بچه رو من بايد داشته باشيم دير يا زود
خودم ميگم به خاطر ازدواج فاميلي هست ميترسه
منم حدس میزنم یه چیزی هست که مهمتره. از چی مترسه ؟ اگه می ترسید چرا ازداج فامیلی کرد؟ خب برید دکتر. تازه مگه نسبتتون چقدر نزدیکه؟ اینا ک حل میشه اینهمه دکتر و متخصص ریخته برا همین چیزا ... به جای اینکه خودش و شما رو اذیت کنه و زمان رو از دست بدید دست به کار بشید. بعضی وقتا ترس از انجام دادن باعث میشه یک عمر عقب بیفتی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
