منم حوصلم نمیکشه خیلی وقتا
باخوب وبدهم کنارامدن یعنی قلق هموبه دست اوردن
حال دعواندارند ماکه این طوریم هیچ کس به اندازه مادعوانمیکرد مشکل خاصیم نبود ولی همودوست داشتیم ولی الان اصلاحوصله ندارم
دیگه میفهمن آش کشک خاله شونه باید تحمل کنن
وابسته میشن بهم مخصوصا وجود بچه
تفاوتها رو میپذیرن
کرک و پرشون میریزه و از غرور و منیت های اولیه میوفتن
خستن دیگه به اندازه کافی به پرو بال هم پیچیدن یه گوشه اروم میشینن
ما دقیقا سال اول ازدواجمونه هی قهر میکنیم دعوا میکنیم البته شدید نه ها ...ولی خیلی حرفمون میشه
البته فکر کنم یه مورد جا انداختم فکر کنم شناختشون از همم بیشتر میشه که چه چیزهایی طرف مقابلو خوشحال یا ناراحت میکنه و باعث میشه سوتفاهما کمتر بشه
علتا زیاده یکیش اینه میفهمن دعوا فایده نداره باهم کنار میان علت دیگشم میفهمن خیلی مسائل ارزش دعوا نداره
اونم به مرور بهتر میشه البته سعی کنید هیچ موقع بحث و بی احترامی رو در رو بینتون پیش نیاد و همیشه به اندازه رفت و آمد کنین
البته من پدر و مادرشوهرم از اول خوب بودن ولی دو تا جاری بزرگام اول که عروس شدم یکم جبهه داشتن ولی الان با گذشت زمان خوبیم و دوستم دارن کوچیکه هم که عشقه از اول که اومد خیلی با هم خوبیم
منو شوهرمم اینطور بودیم الان خیلی کم شده خیلللی
اول اینکه حالشو دیگه نداریم بعد یه جورایی با اخلاقا هم کناراومدیم که دیگه دعوا نشه ما 3سال اول زندگی واسه خودش میدون جنگی بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
