مردم کرد صفحه 17 | تبادل نظر نی نی سایت

مریم_تپلو

مدیر

عضویت: 1398/01/27

تعداد پست: 2655

برام یه مشگلی پیش مردم کرد عزیز کشورمون بهم کمک کردن و پیگیر کارم شدن واقعا کرداماهن

1398/02/05

02:18

9 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

خانمی۷۶

عضویت: 1396/11/10

تعداد پست: 604

من شمارو تو چنتا تاپیک دیدم اصلا توهین نمیکنی با اینکه بهت توهین میکنن بشوخی جواب میدی ...

قطع دسترسی شده

دوست عزیز اگرمخالف نظرمنی ودنبال کل کل ودعوایی شعورداشته باش وریپلای نکن باتشکر

1398/02/05

11:52

0 نفر لایک کرده اند ...

سولنا۶۹

عضویت: 1397/07/24

تعداد پست: 3402

کورد عراقی هم هست اینجا

1398/02/05

12:27

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آلوجنگلی

عضویت: 1397/07/05

تعداد پست: 5145

خودتون کجایی هستین؟ من شنیدم کردا خیلی غریب پرستن من یه خاستگار کرد داشتم، بهم میگف تو بیای تو خون ...

ما تهرانیم

اگه خوب تا کردی ، نشد !! مچاله کن ......

1398/02/05

13:39

1 نفر لایک کرده اند ...

ملانیی

عضویت: 1397/09/24

تعداد پست: 14310

من تا حالا کردستان نرفتم با کردا هم برخورد نداشتم اما یه همسایه داریم کرده فقط ...

همه جا خوب وبد هست همیشه همه ما خوب یا بد صددرصد نیستیم شهرای کشورمونم همینطور خوب وبد دارن مگه میشه جایی ادم بد نداشته باشه

ولی همسایه من خانوم مسنیه کرد سنندجه خیلی دوستش دارم واقعا خانوم خوبیه

جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"

1398/02/05

17:10

1 نفر لایک کرده اند ...

kevina

عضویت: 1397/07/01

تعداد پست: 10038

@نازجونم عشقی ک😘😘😘

کاش ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ..ﭘﯿﺮ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﯾﻢ..ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ..ﺳﭙﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭﺩﺭ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ...!!!

1398/02/06

00:05

0 نفر لایک کرده اند ...