به چه چیزایی تو خانواده ی شوهرتون حسادت میکنید?

من به خوش شانس بودنشون برعکس خانواده خودم که هر ماه یه بدبیاری داریم تازگیام شده دوهفته یکبار

مشکوک به قتل چجوریه مهربون؟

به خونسردی مادر شوهرم 

به اینکه فقط به خودش اهمیت میده

فقط خودش مهمه

مثلا ما ۱ سال خورده ایی هست خونه خریدیم اصلا پاشو نذاشته چون براش مهم نیست

من مث این دوستمون هستم چیزی واسه حسادت ندارند

هیییییییییچی شون هیچ هییییییییبچ

پرونده در حال بررسي داره 

راننده اژانسه يه مادر و بچه رو اومده سوار كنه بچه موقع سوار شدن ميافته تو جوب ميميره

حالا زنه مطلقه بوده شوهرش ميگه تو با راننده رابطه داشتي پسرم رو كشتين

وای من

ای خدا بیچاره بچه...

خدا به مادرش صبر بده ...

خدا داداشتم نجات بده

اخرشبی خیلی ناراحت شدم

فدات فردا دادگاهشونه دعا كن

یعنی بخاطر این ک باهم بدن 

میشه بپرسم شغلت چیه 

دقیقا بخاطر فرقایی که پدرمادرشون بینشون میذارن باهم سردن همه شون بین شون اختلافه واقعا خیلی فرق میدارن مثلا به پسر بزرگتر یه واحد ۱۲۰ متری با سند ششدانگ دادن به بقیه هرکدوم یه واحد ۶۰ متری اونم باسند سه دانگ....بعد میگن چون پسر بزرگتر بما میرسه خب عزیزمن این بخششارو به هرکدوم از بچه هات بکنی بهت میرسه...البته بقیه نمیگن بما هم ۱۲۰ متری بده ولی میگن وقتی نمیتونی مساواتو برقرارکنی و به همه بدی به اون یه نفرم مثل بقیه بده 

خوب الان تو با پسر چندم ازدواج کردی 

مث خونواده ی مزخرف ما ..پدر و مادر هیچ بلد نبودن فقط خدا داده بودشون واسه جمع کردن خیلی مال منال دارن همع را دادن پسرا ـ.انوقت تو خونه شون هم همیشه جر و دعواست خدا میخوام بزودی داغ پسراشون بذاره رو دلشون 

خیلی اذیتم کردن

من با پسردوم ازدواج کردم ولی اونا همه چیشون واسه پسر بزرگشونه خود مادرشوهرم میگه پسرم شاهه خداس خوب کردم دادم ولی نفرین نکن گلم نفرین دوسر داره...من پارسال انقد حرص خوردم یبار نفرین کردم بخدا قسم هفته بعدش هردومون تو یه روز و تو دوشهر متفاوت تصادف کردیم من تو شهر خودمون و با ناشین پدرم که دخترمم همراهمون بود نزدیک بود چپ کنیم و اونا تو شهر دیگه برای مهمونی رفته بودن اوناهم دقیقا کم مونده بود برن ته دره...بخدا تو یه روز و هر دومونم حدودای ساعت ۱...از اون وقت به بعد من هرگز نفرین نمیکنم چون کارما اون انرژی منفی رو بخودتم برمیگردونه ولی یبار نفرین نکردم فقط گفتم خداجای حق نشسته میسپرم بخدا ...بخدا دوهفته بعدش دوباره تو همون شهری که زیاد رفت وآمد میکنن تصادف کرد و ماشینش داغون شد و ۴۰ میلیون ضرر کرد...مال حروم از دماغ آدم درمیاد عزیزم نگران نباش..

عریزم من خیلی حالم بده دلم میخواد یه دل سیر با یکی بشینم حرف بزنم