همسرم به خاطر فوت پدربزرگش رفت شهرستان.دیشب رفته.خواهش میکنم مسخره نکنین ولی دلم داره میترکه ...خیلی دلتنگشم...زنگ ک میزنه صداشو میشنوم گریه م میگیره خیلی سخت داره میگذره ...اومدم ب اجبار خونه مامانم اینا چون همسرم گف شب تنهانمونی...اونم ب اجبار مامانش رفت.ولی الان دارم میمیرم از دلتنگی حالم بده