مادرشوهرم بهم گفت.... صفحه 3 | تبادل نظر نی نی سایت

مدیر

عضویت: 1397/04/16

تعداد پست: 760

مهمون اومده بود برای مادرشوهرم منم با مهمونشون رودروایسی دارم پذیرایی کردم بعد نشستم بعد چند دقیقه مادرشوهرم گفت برو کفشای مهمونارو جفت کن😫😫

خییییلی خجالت کشیدم فک کنم اونا هم شنیدن به نظر شماهم حرفش بد بود یا من حساس شدم؟

1398/01/04

01:55

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

محمددیاسین

عضویت: 1397/11/11

تعداد پست: 971

جلو مهمونا بلند بلند میگه چایی ریختی؟ در حالی که خودم میدونم چیکار کنم یا بلند میگه ظرف چای فلان کاب ...

مهمونو دیدنی جوگیر میشه برات مادرشوهر بازی درمیاره

1398/01/04

02:03

1 نفر لایک کرده اند ...

parii77

عضویت: 1397/12/23

تعداد پست: 1061

نمیتونم پیش بقیه یه چیز بهش بگم همیشه پیش بقیه اینطور میکنه وقتی تنهاییم نمیذاره یه لیوان بشورم ولی ...

بهترین کار اینه بهش بگی یا جواب بدی به خنده

هیسسسس دخترها فریاد نمی زنن

1398/01/04

02:04

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دختربهار۱

عضویت: 1397/10/08

تعداد پست: 1146

جلو مهمونا بلند بلند میگه چایی ریختی؟ در حالی که خودم میدونم چیکار کنم یا بلند میگه ظرف چای فلان کاب ...

مادر شوهر منم همینه. تنهایی نمیذاره کار کنم پیش مهمون مثلا افتخار میکنه که من با عروسم صمیمیم و کار میکنه نه اینکه نوکری کنم. عزیزم اگه نامزدی حرفش ی کمی خوب نبوده اونم مطمئن باش از رو بدجنسی نگفته. الان من ۵ ساله عروسشونم باهاشونم صمیمیم. به منم میگه برو فلان کارو کن من ناراحت نمیشم چون منو دختر اون خونه میدونه. ناراحت نشو حتما منظور بدی نداشته

1398/01/04

02:08

0 نفر لایک کرده اند ...