از واسطه دعای شهدا حاجت گرفتم 😊

خدا ازدعای ابراهیم هادی بی شک حاجت میده حتی با نذر ۵ صلوات

من خیلییییی از دعای شهید هادی حاجت گرفتم

ولی باید باهاش دوست بشید تا بتونید رابطه قلبی باهاش برقرار کنید

توصیه میکنم کتاب سلام بر ابراهیم ۱ و راز کانال کمیل رو بخونید تا عاشقش بشید بعد ببینید خدا براتون محاااالات رو ممکن میکنه

برای من یه قضیه حیثیتی و ناموسی پیش اومده بود . مرتکب یه خطایی شده بودم و یه شخص خدانشناسی که مدام منو تهدید میکرد و آزارم میداد منو به پدرم لو داد .

منم دانشجوی خوابگاه بودم تو شهر غریب هیچکسو نداشتم بهش پناه ببرم. پدرمم فوق العاده متعصب و مذهبیه مطمئن بودم منو میکشه . اصلا شک نداشتم بعد این قضیه زنده نمیمونم . حتی مامانمم میگفت نمیتونه جلوی پدرمو بگیره که بلایی سرم نیاد .

نه جاییو برای فرار داشتم نه میتونستم وایسم که یه بلایی سرم بیاد . روزام پر گریه و استرس بودن چون نمیدونستم چه اتفاقی برام می‌افته .

 که اتفاقی تاپیک شمارو خوندم . 

اصلا امیدی نداشتم اولش . ولی بعدش یه شکل عجیبی دلم آروم شد .

چند روز بعد رفتم با پدرم حرف زدم و همه چیزو از زبون خودم گفتم .

ولی در کمال تعجب دیدم اون بابای متعصب من که بخاطر هر چیزی خون جلوی چشمشو میگیره هیچچچی بهم نگفت .

فقط بغلم کرد و گفت اشکال نداره من پدرتم و اگه نتونی به من اینارو بگی به کی بگی! ببخشید که انقدر بد بودم که بهم اعتماد نداشتی که این همه مدت آزار می‌دیدی و نمیتونستی به من بگی .

بعدم کمک کرد که از اون فرد که ازار میداده شکایت کنیم و بفرستیمش زندان . 

تو همه این مدت من کمترین تنبیهی نشدم و فقط شرمندگی برام موند . حتی یبااارم بابام بهم نگفت چرا؟ 

واقعا خدا دستمو گرفت و نجاتم داد و پدری که یه عمر با من بد بوده و اذیتم میکرده اینطوری از اون موقع کلا عوض شد و یه آدم دیگه شد برام .

خدارو هزار مرتبه شکر

سلام . من قبلا یه کاربری دیگه داشتم که رفت رو هوا . و با اون کاربری به تاپیک شما برخورد کردم و دو تا حاجت داشتم که هر دوتاش انجام شد .من چهل روز یه دور تسبیح  صلوات فرستادم برای شهید هادی و شهید سامانلو .و دعای مشلول رو هم خوندم.  حاجت اولم این بود که مستاجرم و گفتم خدایا تا من خونه دار نشدم از این خونه جابجا نشم و صاحبخونه باهامون کنار بیاد سر قیمت که همین اتفاق افتاد و یه خونه ام پیش خرید کردم . حاجت دومم دانشگاه قبول شدن بود که قبول شدم  اما یه شرایطی پیش اومد که  قید رفتن رو زدم . در حالت کلی حاجت روا شدم اما خودم نخواستم ادامه بدم . واقعا هنوز که فکر می کنم اشکم در میاد چون این دوتا برای من  محال بود . بازم میخوام نیت کنم تا خونه رو تحویل نگرفتیم جابجا نشیم و از این خونه وسیله ببرم تو خونه خودم . اجاره ها وحشتناک شده . برام دعا کنین