خب دوست عزیزم باید بگم خدمتتون که این داستان نوشته من هست و اینجا اولین جایی هست که منتشر شده، همزمان که می‌نوشتم میذاشتم و اولین نبوده و آخرین هم نخواهد بود، اگر علاقمند هستید که بدونید نویسندش کیه و براتون مهمه، خودم هستم عزیزم و شخصا جایی منتشر نکردم جز نینی سایت
من همونجا که بار اول تو هتل رو حلقه حساس شد فهمیدم بددله
نامزد منم این مدلی بود یخورده شدتش کمتر 😑😑
ادااااامش😢
وقتی این داستانو خوندن حس کردم برای خودمه حس کردم زندگی خودمه واقا خیلی سخته
فقط ی سوال اینکه رها هنوزم اوشو دوست داره؟ینی حسرتش تودلش نیست؟؟
واقا خیلی سخته من این موضوعو زندگی کردم و اخرشم کم اوردم و جداشدم
من بایکی بودم مجازی بعد این شکاک بود بعدش خیلی بهش فرصت دادم که تغیرکنه بعدهمش سوالاازم میپرسید وقتیم میپرسید یکی دوبار نبود همش میپزسید ینی جوابشو میدادم بازم میپرسید ج میدادم بازم هی میپرسیدواقا کلافه شدا بودم
حس کردم رفتارش نرمال نیست
بنظرتون کاردرستی کردم جداشدم؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
