نه کار هست که بری سرکار، ازدواج کردن هم که شده گذر از هفت خوان رستم ازدواج هم نمیتونی بکنی تو این اوضاع اقتصادی و اوضاع جامعه هیچ کاری از دست آدم بر نمیاد یعنی همینجوری باید بشینم ببینم سنم هر روز داره میره بالاتر و روزای عمرم داره میگذره به بی کاری و بطالت!
چیکار کنم بچه ها!
واقعا بعضی وقتا یعنی اکثر وقتا از زندگی کردن خسته میشم بعضی وقتا واقعا حوصله ندارم زندگی کنم یعنی از سر اجبار ی سری کارهارو انجام میدم!
تا حالا شده از خدا درخواست مرگ بکنین؟
تا حالا شده به ی حدی برسین شبا قبل خواب ی دل سیر گریه کنین و بگین خدایا فردا بیدارم نکن!؟؟؟؟
شده تا حالا؟
خودم که تا دلتون بخواد!
چیکار باید کرد؟