بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

اگر قبل سیکل بهت قرص ضدبارداری دادن، اون روزهایی که ضد بارداری مصرف کردی حساب نمیشه

از روزی کهاسترادیول شروع میکنی اول سیکل انتقال حساب میشه

از روز ۱۵-۱۶ ممکنه انتقال بدن تا روز ۲۱-۲۲ سیکل

من زیاد ندیدم دیرتر از روز ۲۲ انتقال بدن

الهی آمین عزیزم مطمعنم امسال نتیجه همه تلاش هات رومیگیری عزیزم

عزیزم هیچوقت چیزی که دوست داری رو رها نکن حتما واسه ش تلاش کن حالا شاید الزاما نخوای با آی وی اف امتحان کنی، طبیعی و با رژیم وتاریخ تخمکگذاری اقدام داشته باشه اگر آی وی اف  سخت شده واسه ت، مهم اینه در راستای خواسته ت به هر نحوی تلاش کنی مطمعنم نتیجه میگیری

سلام عزیزم ممنون مهربونم قابل باشم دعا میکنم هر روز هرثانیه که برای خودم شکرگزاری میکنم بدون شک همه بچه های اینجاو همه زنان منتظر رو دعا میکنم چون میفهمم انتظار چقدر کشنده ست میدونم به در بسته خوردن چه دردناکه میدونم وقتی خبر بارداری میشنوی درحالی که کوچکتربن حس حسادتی نداری اما ناراحت میشی چون تو خیلی وقته منتظری،تلاش کردی دعا کردی از ته دل خواستی و باخودت میگی پس کی نوبت من میشه، من همه اینارو تجربه کردم وفقط از حدا میخوام هیچکس تجربه نکنه یا حداقل طولانی مدت منتظر نباشه... 

ممنون عزیزم از دلگرمی که بهم دادی فقط دعام واسه سلامتش هست جواب یلفری بیاد اینجا میگم حتما بارم ممنون از حرفای قشنگت

والا من همسرم اصلا استراحت کافی نداشت و هیچ تقویتی نخورده بود بیشتر مدنطرم بود برای همسرم تقویتی بگیرم از یه ماه قبل مثله ویتامین ای و قرص ول من و... رژیم های سنتی که میگن خوبه و..  و خودمم چوپ طبعم گرمه میخواستم طلعم رو متعادلتر کنم چون زیاد گرم بودن زن هم برای حفظجنین پسر خوب نیست

عزیزم هرچیش توهم باشه درد سینه که توهم نیست اگه ماه های قبل نداشتی میتونه نشونه بارداری باشه ان شالله منم بارداری اولم سرگیجه و درد سینه داشتم انشالله که بارداری عزیزم از ته دلم درحالی که دستم رو شکمم هست با نینی واسه ت دعا میکنیم عزیزم

ان شالله به زودی روزی خودت بشه مهربون

سلام عزیزم ممنون از شما و امیدوارم به زودی تجربه مثبتتون رو اینجا بگذارید 

من مرکز ناباروری اهواز بودم  از همون اول تعیین جنست کرده بودم جنین هام رو البته روالشون هم همینه 3تا جنین پسر داشتم دوتاش با گرید آ ویکی سی دوتا آ رو انتقال دادم و کاملا استراحت کردم ومنفی شدم و یه دونه سی رو که انتقال دادم چون امیدی نداشتم تقریباچیزی رعایت نکردمم چون وسط هفته بود انتقالم و دخترمو میبردم مدرسه و کلاسای دیگه هم داشت که بعداز تایم مدرسه میبردم و دختر کوچیکمم  مرتب درحال خورده فرمایشات بود همسرمم فقط روز انتقال باهم بود نه روزای قبلش و نه حتی بعدش فرصت نداشت واقعا هرروز غذامیپختم، 20تا پله رو حداقل روزی2بار و گاهی که کلاسایدیگه یا خرید و.. داشتم تا روزی4بار هم میشد پله ها رو برم، فقط کاری که نکردم جارو برقی نکشیدم چون خیلی سنگینه اما شستن ظرف و پخت غذا و پیاده روی و.. داشتم، نشاسته هرروز تو اب حل کردم خوردم شیرسویا هم هرروز یه استکان خوردم البته اینو تو انتقالهای منفی هم داشتم، هیچ قرصی جز همونای که از ابتدای انتقال دکتر تجویز کرد استفاده نکردم روزی یه آمپول پروژسترون، یه شباف، یه آنوکسا که اینبار شکمی زدم، دفعه قبل که منفی شدم تو بازو میردم، و روزی پنجتااسترادیول شبی یک اسیدفولیک، دیگه هیچ داروعی نداشتم غذام هم سعی کردم فلفل سیاهنزنم  زردچوبه کمتر زدم، اویشن حذف کردم، استرسمو با مطالعه کم کردم و هیچ علامتی هم نداشتم فقط پاهام سرد میشد که تو انتقالهای قبلم داشتم، نه تکرر ادار داشتم نه سینه م حساس شد نه لکه لانه گزینی دیدم،نه ترشح داشتم.،، ببین هیچ علامتی نداشتم هیچییییی هااا بعنی مطمعن بودم منفیم روز ده انتقال یه بیبی از انتقال قبل داشتم واسه اینکه مطمعن شم نیستم گذاشتم و دیدم به دیقه زمان برد کلا سفید بود و حتی خط کنترل هم ننداخت  گفتم پس خرابه که دیدم اروم خطکنترل طاهرشد و دراوج ناامیدی فک کردم توهم زدم اما خط، تست هم کنارش پررنگافتاد اصلا دیوونه شدم همون لحظه سجده شکر کردم  زنگ زدم مرکز و رفتم آز شد 58 بعد گفتن روز14 تکرار کن و شد 358 خداروهزاررررر بارشکر روزی همه دوستان اینجا من تو ناامیدترین روزها و دراوج افسردگی بودم خدا دستمو رها نکرد روزی همه بچههای اینجاانشالله

از سه ماه قبل ازشروع سیکل برای همسرم تقویتی بگیرم*

سلام عزیزم

افرین که پیگیری کردی

اینجوری خیالت راحته

همینجوری مثل این چند روز که خیلی رعایت میکردی  ادامه بده

الا جون اون ویتامینی که قبلاً استفاده کرده بودی دقیقا اسمش چی بود اونی که عکس گوجه فرنگی روش بود 

اون برای ضخامت تاثیر داشت ؟ 

اگه یادته چی بود میشه عکسشو بذاری ؟