سالها همین وضع بود خیلی بد بود شرایطمون. خدا نصیب دشمنم نکنه.شوهرم به حدی سرد شده بود ازن که طی ۴سال ۷بار با پیرزن های داغون بهم خیانت میکرد. خونه رو عوض کردیم رابطه رو کات کردم با هزاااار دردسر و جدیدا شوهرم اعتراف کرده مادرم اهل جادو جنبله و مطمینم برامون دعا گرفته.
دوتا سنجاق هم زیر تشک بسته بودن به هم نو و تمیز .بهش دعا وصل بود.... نشون شوهرم دادم قبول کرد کات کنیم باهاش