2737
2739
عنوان

خودکشی به خاطر خجالتی بودن

| مشاهده متن کامل بحث + 748 بازدید | 57 پست
عزیزم من بخاطر تعرض تو کودکی و کتک زیاد اینجور شدم چکارش کنم

جسارتا من مرد هستم . 

خاطرات و این مشکلات در گذشته شما در ضمیر ناخودآگاه تون ثبت شده و آزارتون میده . تا جایی ک میتونید ب گذشته فکر نکنید و رو اعتماد به نفسون کار کنید . کسی جز خودتون از گذشته تون خبر نداره . مشکل شما با تلقین و انرژی مثبت تا حدود خیلی زیادی حل میشه .  اگه امکانش هست بهتره با روانشناس یا مشاور مشورت کنید . 

In God we trust  , Tabriz 
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
خب خجالت اصولاً باید یک دلیلی داشته باشه  مثلا توو جمعی احساس غربت کنی یا یک نقضی داشته باشی م ...

ببین باور کن هیچ مشکلی ندارم هوشم خوبه قیافه ام خوبه ولی کم حرفم کلا حرفی برای گفتن ندارم بعد استرسی ام خجالتی از بچگی اینطوری بودم و چون درمان نشد و مدام به خاطرش سرکوفت شنیدم روز به روز حالم بدتر شد 

دارم میرم ولی مشکلم خیلی بزرگه جسمی نیست که زود حل بشه

درسته . سخته کنار اومدن با گذشته ولی صرفا با تلقین و انرژی مثبت دادن به خودتون میتونید ب مرور زمان حل کنید .ب خودتون اعتماد ب نفس بدید . گذشته توو گذشته مونده . راهش کنید 

همه چیز تلقینه . برا مثال فقط با تصور یدونه لیمو ترش یا چیز های ترش بزاق آدم فعال میشه . حالا تصور کنید ک فکر کردن به حوادث تلخ گذشته چ تاثیری روی احوال و روان آدم میزاره. 

ب آینده و چیزای مثبت فکر کنید . موفق باشید 

In God we trust  , Tabriz 
2740
ببین باور کن هیچ مشکلی ندارم هوشم خوبه قیافه ام خوبه ولی کم حرفم کلا حرفی برای گفتن ندارم بعد استرسی ...

خیلیا مثل شما بودن حتی خود شخص من درونگرام و زیاداهل صحبت و معاشرت نیستم ولی خب این دلیل نمیشه ک خجالت بکشم و حق خودم رو نگیرم . استرس هم همه دارن تا ی سطحی طبیعی هست ولی بیشتر از اون نرمال نیست . دلیل استرس بیشتر بر مبنای ترسیدنه . ببینید آیا ترسی ک دارید واقعا طبیعی و منطقی هست یا نه ؟!

مثلا استرس شدید از دیدار با مدیر یا امتحان یا مصاحبه . خب اینا ک دلیل منطقی نیست . مدیر هم آدمه امتحان هم فوقش نمره کم میشه یا میگفتی بار دیگه بر میداری یا مصاحبه نشد ی بار دیگه امتحان میکنی 

این چیزا رو منطقی حل و فصلش کنی به چیزای خوبی میرسی . حست طبیعیه ولی باید کنترلش کنی 


In God we trust  , Tabriz 
نمیدونم چکار کنم از کجا شروع کنم 

از مشاور کمک بگیرید بپرسید ک از کجا شروع کنید . ب نظر من اول گذشته رو ول کنید و دیگه بهش فکر نکنید. نکات مثبت و وجه تمایزات خودتونو بنویسید و بهشون فکر کنید 

این می‌تونه شروع خوبی باشه 

In God we trust  , Tabriz 
میخوام تابستون برم پیش روانشناس ولی این مدت مخصوصا تو خوابگاه بین هم سن و سالام دارم تباه میشم از غم

خوابگاه خودش روانو بهم میریزه اگر که هم اتاقیاتو دوس نداشته باشی

از الان برو تراپی منتظر تابستون نباش

خیلی خیلی سبک میشی بری حرفاتو بزنی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687