حتی یک ثانیه هم تحملش رو ندارم حتی بلا و کاری و فک کنید سرم اورده....اصلا به این جمله ک میگ بهشت زیر پای مادران هست اعتقاد ندارم...از بس بهم فشار میارن دیگ بزور نفس میکشم💔💔💔
وقتی کنارشون ارامش ندارم وقتی خاطرات قدیم یادم میاد وقتی پدرو مادرم از مجردیم تا الان رعایت نمیکنن و هر حرف و حرکتی انجام میدم ادم دیگه دلش نمیاد بره اونجا. پدرو مادرم جلوی مردم قیافه و رفتار مذهبی دارن جلوی من خجالت نمیکشن هر حرفی و هر رفتار زناشویی انجام میدن و فکر میکنن روی من تاثیر نداره پدرو مادرم با اینکه مذهبی هستن و تحصیل کرده رفتارشون اصلا با شخصیت نیست جلوی من رعایت نمیکنن منم کنارشون استرس میگیرم اصلا دوست ندارم ثانیه ای کنارشون باشم فقط استرس و انرژی منفی میدن واسه زندگی من تصمیم گرفتن و نزاشتن جوری که دوست دارم زندگی کنم هیچوقت نمیبخشمشون خدا ازشون نگذره که با روحم بازی کردن با ایندم بازی کردن ولی منم بیکار نمیشینم منم ازارشون میدم اصلا خونه شون نمیرم و هرموقع میبینمشون زهرمو بهشون میزنم باید عذاب بکشن چون سالها منو عذاب دادن روزی هم که بمیرن سر قبرشون نمیرم تا مردم بفهمند اینا چه جور ادمی بودن جدیدا هم تصمیم گرفتم خجالت رو کنار بزارم هرکی ازم پرسید چرا نمیری خونه مادرت واقعیت رو بگم و ابروشونو ببرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید