مهمانی با شکوه زنداداشم

همون .زبونش که عفونت نکرده بوده

ولی شما به خاطر برادرت نادیده بگیر و ببخش 

توی عروس داری و داماد داری دوراز جون شما آدم باید کر و کور و لال و فراموشکار باشه 

وگرنه بنیان خانواده از هم میپاشه

ممنونم عزیزم

و همچنین

قبلا هم دقیقا اینو یوی تاپیک زد نوشت شما بودید؟

قدیما مهمون حرمت داشت سفره هام برکت داشت آدما هم شادتر بودن.طرف هرچی تو خونش بود رو می‌آورد برای مهمونش کلی هم عذرخواهی که توروخدا ببخشید کم بود و فلان.الان چه دوره زمونه ای شده.میری خونه طرف یه چای خالی نمیذاره جلوت کلی هم اخم و حرف و حدیثی بعدش که دیگه آدم جرئت نکنه بره...

برای یه سری از اقوام همیشه دعوتشون میکردم یه سفره مینداختم ازاین سرتااون سر میگفتم مهمان حبیب خداست ابروشون جلو همسراشون نره احترام بزارم بعد پشت سرم شنیدم که گفتن آره چقدر ولخرجه بدبخت شوهرش   و به شوهرم مدام میگفتن آره ولخرجه توفشار اقتصادی بزارش و اینا  مقصر تویی که پول میدی بهش  مدتها این جوری بود اوضاع تارابطم روکم وکم ترکردم چون بااین گرونیهااونارو احترام میکردم دیدم پشت سرم بد میگن تشکرم نمیکنن وراضیم نمیشن خودمم از کت وکول میافتادم  خونه یه بنده خدایی رفتیم حتی به خدا شمام درست نکرده بود همشم مدام می‌آمد خونه ما  حتی بعد اون ماجرا چهار پنج سال می‌آمد میخورد ومیرفت بازم با تشریفات کامل پذیرایی میکردم ازشون خیلی وقته اونم رفت وامد داره ولی اصلا نمی‌گم بیاین شام خونمون  قبلاً خیلی با ملاحظه بودم الان دیگه نمیکشم  باهرکی مثل خودش

ولش کن به دل نگیر دنیا دو روزه میگذره ادما میرن خوبیا میمونن ..تو گذشت داشته باش هرکس هرکاری کنه نشونه شخصیتشه .سیاهی اخرش ب ذغال میمونه..دوسش داشته باش و احترام بزار تا ببینی .از محبت خارها گل میشود عزیزدلم 

اره عزیزم جزییات یهدم میمونه 

گذشت کن ⚘️⚘️