حالم از مادرشوهر و شوهر سگم بهم میخوره آشغالا

حق دارم یا نه؟ شوهرم دوسال پیش رفته خواستگاری یه دختری ک از اقوام دورشون بوده ولی دختررو بهش ندادن حتی با واسطه و پافشاری بعد الان پسرعموش رفته خواستگاری همون دختره و فکر کنم جوابشون مثبت باشه حالا مادرشوهرم و شوهرم مثل اسپند رو آتیشن و مادرشوهرم به مادر دختره زنگ زده ک بی لیاقتید و فلان شوهرمم گفته به مادرش ک افرین خوب کردی حرف زشت به مادر دختره زدی منم این وسط به شوهرم توپیدم که به شماها چ دخترو به کی بدن تو ک متاهلی و میگی عاشق زنمم( یعنی من ) دیگ این رفتارا چیه حیا ندارین  شوهرم میگفت بخدا عاشق توام و هرگز حسی به اون دختر ندارم و نداشتم صرفا چون دختر روستایی بوده و از اقواممون میخواستم این وصلت سربگیره ک نگرفته ولی باورش ندارمممم

اینم بگم امسال اولین عیدمون بود رفتیم شهرستان مادرشوهرم شوهرمو تنها گیر اورده بود و به من تهمت زده بود شوهرمم با فوش جنگ دعوا باهاش بحث کرده بود عیدمونو زهرمارمون کرد الکی ک ما نخندیم منم خدایی دارم حالا خوبه اول مادرشوهرم منو دید و پسندید بعد شوهرم میگه عاشقت شدم