من دخترم خیلی بد قلق بود
بهش می گفتم هر روزی که دختر خوش اخلاقی باشی فرشته مهربون برات یه کتاب جایزه میاره منم شب برات می خونم
بعد کلی کتب براش خریده بودم قائم کرده بودم هر روز یکیش رو میزاشتم یه گوشه خونه
هم پیدا کردنش فان بود و بازی بود براش هم شب که می خوندم هم خیلی روی اخلاقش تاثیر گزاشت